پس از گُذار از مرحله پژوهش لغوی، این سؤال پیشِ روی ما قرار میگیرد که: آیا این مفاهیم مترادف، میتوانند یک بحث کلّی تلقّی شده، در کنار هم قرار گیرند، یا این که تعاریف ارائه شده از این واژگان، ما را به سمت تفکیک مفاهیم، سوق خواهند داد تا در نهایت، هر کدام را به صورت بحثی مستقل، مطرح کنیم.
آنچه از مفهوم «نشاط» و واژه مترادف آن «نُشرة» برداشت میشود، این است که با وجود آن که «نُشرَة»، عاملی برای نشاطآفرینی و وسیله رسیدن به نشاط است و خود، نشاط نیست، امّا با توجّه به آن که به لحاظ ماهوی، درباره «نُشرَة»، دادهای وجود ندارد، این دو را ذیل یک عنوان آورده، از تفکیک آنها، خودداری میکنیم.
در مورد مفهوم «کَسَل» و واژگانهای مترادف آن نیز به دلیل آن که این مفاهیم، چه به لحاظ لغوی و چه به لحاظ روایی، به یکدیگر بسیار نزدیکاند و در جنبههای مختلف، همپوشی دارند، لذا با وجود آن که تفاوتهای معنایی ظریفی را بین این مفاهیم میتوان یافت، با توجّه به نوع همپوشیهای معنایی، این مفاهیم نیز در قالب عنوان کلّی «کَسَل» مطرح شدهاند.
مفهومشناسی، لایه زیرین پژوهشهای حدیثی است. لذا پس از طی این مرحله، زمان استقصای روایات با رویکرد مورد نظر (روانشناسی)، فرا میرسد. هر یک از مفاهیم دو مجموعه «نشاط» و «کسل»، دارای احادیث متعدّدی هستند که به استقصای آن، پرداخته میشود. این جمعآوری و احصای روایات، بر اساس مفهوم و محتوا، صورت میپذیرد. پس از استقصای نسبتاً جامع احادیث، نوبت به طبقهبندی میرسد.
طبقهبندی، از نگاه پژوهشگر و با رویکردی روانشناختی، صورت میپذیرد، عنوانها به فراخور محتوای احادیث، شکل میگیرند و هر