تمایز میان معنای نخستینِ واژه با معانی دیگر نیستند وجدا سازی معنای حقیقی ومَجازی را بر نیز عهده نمیگیرند. از این رو، قول لغوی را به تنهایی، حجّت نمیدانند و تنها در صورت همراهی با قرائن دیگر و حصول اطمینان، حجّیت آن را میپذیرند. پس لازم است پژوهشگر برای کشف معنای اصلی، به طور مستقیم، به منابع در دسترس، مراجعه کند.۱
ب. نسبتسنجی
در این مرحله، تمام برداشتهای لغوی، به احادیث، عرضه میشوند تا نسبت آنها با احادیث، مشخّص گردد. از آنجا که، برخی فقیهان، قول لغوی را به تنهایی، حجّت نمیدانند وتنها در صورت همراهی قرائن دیگر و حصول اطمینان، حجّیت آن را میپذیرند،۲ به دست آوردن این نسبت، لازم به نظر میرسد.
امّا شیوهای که ما برای پژوهش لغوی برگزیدهایم، شیوه اجتهادی است. از روشی که بر اجرای این شیوه، حاکم است، به «حرکت خوشهای» تعبیر میکنیم. در این روش، ابتدا به جمعبندی تک تکِ مفاهیم میپردازیم. این امر، مستلزم ریشهیابی هر واژه، به صورت جداگانه و از فرهنگهای معتبر لغت است. از هر کتاب لغت، یک معنا برداشت میشود و معانی برداشتی از کتابهای لغت، در کنار هم قرار میگیرند تا برداشت نهایی از آن مفهوم، صورت پذیرد و در نهایت، ارتباط بین برداشتهای نهایی از هر مفهوم با مفهوم مترادف دیگر، مورد بررسی قرار گیرد.
در این روش، هر یک از واژگان کلیدی، توسّط فرهنگهای معتبر لغت، تعریف و تبیین میشوند. یافتن تعاریف و مصادیق هر لغت، در روشن شدن معنای آن و تفاوت آن با مفاهیم مترادف، تأثیر به سزایی دارد.