پس از آن که کافران، دستورهای الهی را فراموش نمودند، بر اساس آیة ۴۴ از سوره انعام، نعمتها و ثروتهایی که با آن، سرمست شدند، علّت ناامیدی و عذاب آنها بود و خداوند متعال، به این سبب، شادمانی را از ایشان، دریغ نمود:
(فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیهِمْ أَبْوابَ کلِّ شَیءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ.۱
چون همه اندرزهایى را که به آنها داده شده بود، فراموش کردند، همه درها را به رویشان گشودیم تا از آنچه مییابند، شادمان گشتند. پس به ناگاه، آنها را فروگرفتیم و همگان، نومید گردیدند)
.
داینر و اوشی، تأثیر درآمد مالی بر خشنودی را در نوزده کشور، بر روی صد وپنجاه هزار نفر، مورد آزمایش قرار دادند. متوسّط همبستگی درآمد با خشنودی از درآمد، ۲۵ درصد و متوسّط همبستگی درآمد با خشنودی از زندگی، سیزده درصد بوده است. معمولاً همبستگی یک شاخص عینی با خشنودی، بیشتر از تأثیر آن بر خشنودی به طور کلّی است. تأثیر درآمد بر شادی، در پایین سطح مقیاس درآمد، بسیار بیشتر است. همچنین، ارتباط بین خشنودی از زندگی و درآمد در کشورهای فقیرتر، بسیار بیشتر است. احتمالاً این نتایج، به خاطر نقش پول در نیازهای ابتدایی زندگی، از قبیل غذا، مسکن و ... است.۲
به هر شکل، متوسّط درآمد جوامع، سطح انتظارات و وضعیت عمومی یک کشور، به لحاظ آموزش، بهداشت، امنیت و فاصله طبقاتی، هر کدام میتوانند در نتایج تحقیقات، تأثیرگذار باشند.