143
شادي و شادکامي از ديدگاه اسلام

امام علی علیه السلام در حدیثی دیگر، درمان سستی را با گرفتن تصمیم و پایداری بر آن میسّر می‌داند. ایشان می‌فرماید:
یا أَیهَا الإِنْسَانُ مَا جَرَّأَک عَلَى ذَنْبِک ... وَ کیفَ لاَ یوقِظُک خَوْفُ بَیاتِ نِقْمَةٍ وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِیهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِک بِعَزِیمَة.۱
ای انسان! چه چیزی تو را در گناهی که مرتکب می‌شوی، جسور کرده است؟! ... چرا بیم شبیخون زدن مصیبتی، تو را بیدار نمی‌کند، در حالی که با گناهانی که در درگاه خداوند مرتکب شده‌ای، خود را در مراتب غضب‌های او، به هلاک انداخته‌ای؟ پس با یک تصمیم، بیماری سستی و بی‌خیالی خودت را که در دلت راه یافته است، مداوا کن.
عزم و اراده به همراه پایداری، از درمان‌های ریشه‌ای سستی خواهد بود.

ب. توجّه به هدف و پاداش

این که انسان در زندگی روزمرّه، به دنبال چه هدفی است و با چه انگیزه‌ای می‌خواهد به سامان دادن امور زندگی بپردازد، مسئله‌ای اساسی است. نداشتن انگیزه‌ها و اهداف مناسب در زندگی، انسان را با مشکل مواجه می‌سازد. پاداش مناسب، می‌تواند انگیزه‌ها را بازیابی کند. امام صادق علیه السلام در پاسخ شخصی که ره‌نمودی خواسته بود، فرمود:
إِنْ کانَ الثَّوَابُ مِنَ اللهِ فَالْکسَلُ لِمَاذَا؟
اگر خداوند ]در برابر کارها[ پاداش می‌دهد، دیگر سستی چرا؟
در حدیثی دیگر، به پاداش و جایگاه آن، توجّهـی ویژه شـده است.

1.. نهج البلاغة، خطبۀ ۲۲۳.


شادي و شادکامي از ديدگاه اسلام
142

و نشانگان سستی و کسالت، این بحث مطرح می‌گردد که: چگونه می‌توان از به وجود آمدن حالت سستی، جلوگیری نمود و مانع به وجود آمدن آن شد؟ و یا در صورت بروز آن، چه کنیم تا این حالت، تداوم نیابد و به مشکلی حادتر، تبدیل نشود و بتوان به درمان آن پرداخت؟
در متون روایی، به چند نکته اشاره شده است که به تبیین آنها خواهیم پرداخت:

الف. عزم، اراده، تصمیم

یکی از راه‌های اساسی در پیشگیری از حالت سستی و درمان آن، عزم و تصمیم جدّی بر انتخاب مسیری در زندگی، غیر از وضعیت موجود است. با این کار، شیوه زندگی نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. امام علی علیه السلام در حدیثی می‌فرماید:
ضادّوا التَّوانیَ بالعَزمِ.۱
با اراده، به جنگ تنبلی بروید.
باید ریشهسستی را خشکانْد. آن جا که انسان، اراده خود را ضعیف می‌پندارد، باید به مقابله با آن برخیزد تا زمینه شکل‌گیری سستی به وجود نیاید.
مَزلو،۲ از روان‌شناسان انسان‌گرا، معتقد است: هستیِ درون شخصیت یا «خود»، تا حدودی از راه کشف و ابراز استعدادهایی که در فرد نهادینه شده، رشد می‌یابد و بقیّه آن، نتیجه خلّاقیت فرد است. وی می‌گوید: هر فرد، در مقام یک انسان، عاملی اصلی به یقین رسیدن خود است.۳

1.. غرر الحکم، ح ۵۹۲۷.

2.. Maslow, A.

3.. انگیزش و شخصیت، ص۲۳.

  • نام منبع :
    شادي و شادکامي از ديدگاه اسلام
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3025
صفحه از 152
پرینت  ارسال به