امام علی علیه السلام در حدیثی دیگر، درمان سستی را با گرفتن تصمیم و پایداری بر آن میسّر میداند. ایشان میفرماید:
یا أَیهَا الإِنْسَانُ مَا جَرَّأَک عَلَى ذَنْبِک ... وَ کیفَ لاَ یوقِظُک خَوْفُ بَیاتِ نِقْمَةٍ وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِیهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِک بِعَزِیمَة.۱
ای انسان! چه چیزی تو را در گناهی که مرتکب میشوی، جسور کرده است؟! ... چرا بیم شبیخون زدن مصیبتی، تو را بیدار نمیکند، در حالی که با گناهانی که در درگاه خداوند مرتکب شدهای، خود را در مراتب غضبهای او، به هلاک انداختهای؟ پس با یک تصمیم، بیماری سستی و بیخیالی خودت را که در دلت راه یافته است، مداوا کن.
عزم و اراده به همراه پایداری، از درمانهای ریشهای سستی خواهد بود.
ب. توجّه به هدف و پاداش
این که انسان در زندگی روزمرّه، به دنبال چه هدفی است و با چه انگیزهای میخواهد به سامان دادن امور زندگی بپردازد، مسئلهای اساسی است. نداشتن انگیزهها و اهداف مناسب در زندگی، انسان را با مشکل مواجه میسازد. پاداش مناسب، میتواند انگیزهها را بازیابی کند. امام صادق علیه السلام در پاسخ شخصی که رهنمودی خواسته بود، فرمود:
إِنْ کانَ الثَّوَابُ مِنَ اللهِ فَالْکسَلُ لِمَاذَا؟
اگر خداوند ]در برابر کارها[ پاداش میدهد، دیگر سستی چرا؟
در حدیثی دیگر، به پاداش و جایگاه آن، توجّهـی ویژه شـده است.