دوم. روايات اهل بيت عليهم السلام
محدّث نورى از روايات اهل بيت عليهم السلام به عنوان دليلى ديگر بر راهيافت تحريف در قرآن ياد كرده و مجموع اين روايات را ۱ به دو دسته عام و خاص تقسيم كرده است. ۲ مقصود او از روايات عام آنهاست كه به طور غير صريح به مدّعا ناظرند و در برابر، منظور او از روايات خاص، آنهاست كه به طور صريح و روشن بر تحريف قرآن دلالت دارند.
نقد دليل
بايد دانست عموم روايات مورد استناد محدّث نورى ، از جهت سندى يا دلالى و يا از هر دو جهت ، مخدوش اند. اشكال سندى آنها عدم اعتبار شمارى از منابع مورد استناد و ضعف يا جعل شمارى از روايات مورد استناد است. اشكال دلالى نيز، عدم دلالت روايات بر ادعاى تحريف است كه به بررسى آنها مىپردازيم. و اينك توضيح اين سخن:
يك. اشكال سندى
محدّث نورى در كتاب خويش حجم نسبتاً وسيعى از روايات را براى تقويت و تأييد شبهه تحريف، ارائه نمود؛ ليكن بسا يك روايت به گونههاى متعدّدى نقل شده است: گاه به صورت مسند و گاه مرسل، از يك يا چند مصدر، با عباراتى همگون يا نقل به معنا، با تقطيع يا بدون آن، و با تكرار در مناسبتها و بابهاى متعدّد. ۳