مصحف گردآورده را در اختيار مسلمانان قرار نداد، بلكه آن را به عمر كه در اين كار همراهش بود منتقل كرد و بعد از عمر نيز نزد دخترش حفصه بود تا اين كه عثمان در يكسانسازى مصاحف از آن استفاده كرد و بعد از مرگ حفصه ، به دست مروان از بين رفت. ۱ شايد بتوان اين گزارش را كه مىگويد: ابوبكر خود شخصاً مصحفى نگاشت و از زيد بن ثابت خواست در آن نظر كند و زيد نپذيرفت تا اين كه ابو بكر، عمر را واسطه كرد وآنگاه زيد پذيرفت، مؤيدى بر اين مدّعا دانست. ۲گفتنى است كه بنا به گزارشى ، عمر براى نخستين بار به جمع قرآن پرداخت؛ ۳ اما ابن حجر و به تبع او سيوطى ، با اشكال در سند اين روايت، بر اين باورند كه مقصود، آن است كه عمر براى اوّلين بار به ابوبكر اشاره كرد تا قرآن را جمعآورى كند. ۴
در هر حال ، به احتمال زياد هدف اصلى برخى گزارشها ، ثبت فضيلت «اوّلين جامع قرآن» براى افراد خاصّى است. بر اساس روايات فراوان - كه از فريقين گزارش شدهاند - ، نخستين جامع قرآن بعد از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله امير مؤمنان عليه السلام بوده است و ايشان ، بعد از وفات پيامبر خدا ، از خانه بيرون نيامد تا اين كه قرآن را جمعآورىكرد، ۵ هر چند دستگاه خلافت، مصحف على عليه السلام را به عللى نپذيرفت. ۶
ديدگاه سوم : توقيفى بودن بيشتر سورههاى قرآن
جمعى از قرآنپژوهان معتقد به توقيفى بودن ترتيب بيشتر سورههاى قرآن اند؛ اما
1.المصاحف: ج۱ ص۱۷۰- ۱۷۱؛ دراسات قرآنيه: ص۸۶ .
2.جمال القراء: ج۱ ص۲۶۴.
3.المصاحف: ج۱ ص۱۷۰- ۱۷۱؛ كنز العمّال: ج۲ ص۵۷۸.
4.فتح البارى: ج۹ ص۱۰؛ الإتقان فى علوم القرآن: ج۱ ص۱۵۵.
5.ر . ك : المصاحف: ج۱ ص۱۶۹- ۱۷۰؛ عمدة القارى: ج۲۰ ص۱۶؛ التفسير الصافى: ج۱ ص۱. ر.ك : بيّنات: شماره ۲۸، ص ۸۱.
6.ر.ك : بيّنات: شماره ۲۸، ص ۸۱.