جبرئيل بود؛ اما در اين روايت آمده است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در خطاب مستقيم با خداوند، افزايش قرائات قرآن را براى امت خود خواست. از آن جا كه اين روايات با روايات اهل سنّتْ هماهنگ است، برخى از دانشمندان شيعه آن را حمل بر تقيه كردهاند، چنان كه برخى احتمال دادهاند كه اين روايت، اشاره به بطون قرآن دارد. ۱
علامه مجلسى نيز روايتى از امام على عليه السلام نقل كرده كه در آن از نزول قرآن به هفت قسم به جاى هفت حرف، سخن به ميان آمده كه هر قسم از آن، شفادهنده و كفايت كننده است:
وَلَقَد سَأَلَ أَميرَ المُؤمِنين - صَلواتُ اللَّه عَلَيه - شيعَتُهُ عَن مثل هذا، فَقالَ: إنَّ اللَّه تَبارَكَ وَتَعالى أَنزَلَ القُرآنَ عَلى سَبعَةِ أَقسامٍ كُلُّ مِنها شافٍ كافٍ، وَهِىَ أَمرٌ، وَزَجرٌ وَتَرغيبٌ، وَتَرهيبٌ، وَجَدَلٌ، وَمَثَلٌ، وَقَصَصٌ . ۲
پيروان امير المؤمنين - درودهاى خداوند بر او باد - مشابه اين را از ايشان پرسيدند و ايشان فرمود : خداوند خجسته و والا ، قرآن را در هفت بخش فرو فرستاد كه همگى آنها روشن و بسنده است : فرمان ، نهى ، تشويق ، بيم دادن ، جدال ، مَثَل و قصّه .
اين روايت با روايتى كه از طريق اهل سنّت از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نقل شد و بر اساس آن، «احرف» اشاره به اقسام دارد ، ۳ هماهنگ است و هر دو روايت به تقسيم معنايى و گونهشناسى آيات، ناظرند.
بررسى ديدگاهها
اكثر صاحبنظران، مقصود از عدد هفت در اين روايات را عدد حقيقى مىدانند؛