۱۸۲.الكافى - به نقل از اَحوَل -:از امام باقر عليه السلام در باره [فرق ]رسول و نبى و محدَّث پرسيدم .
فرمود : «رسول ، كسى است كه جبرئيل عليه السلام نزدش بيايد و او را ببيند و با وى سخن بگويد . اين ، رسول است .
نبى ، كسى است كه در خواب ببيند ، مانند خواب ديدن ابراهيم [در باره ذبح اسماعيل] و مانند آنچه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، پيش از آمدن وحى ، از اسباب [و علايم ]نبوّت مىديد تا آن كه جبرئيل عليه السلام ، رسالت را از جانب خداوند ، برايش آورد . محمّد صلى اللَّه عليه و آله ، هنگامى كه نبوّت و رسالت الهى برايش جمع شد ، جبرئيل عليه السلام برايش پيغام مىآورد و رو در رو با وى ، سخن مىگفت . برخى از پيامبران [تنها] از نبوّت بهرهمندند و در خواب مىبينند و روح القدس ، نزدشان مىآيد و با آنها سخن مىگويد و برايشان ، بازگو مىكند ، بدون آن كه در بيدارى ببينند .
و محدَّث ، كسى است كه به او خبر داده مىشود . [صدا را ]مىشنود ، ولى نه مشاهده مىكند و نه در خواب مىبيند» .
۱۸۳.الكافى - به نقل از ابو حمزه -:از امام صادق عليه السلام در باره علم [امام] پرسيدم كه آيا عالم (امام) ، آن علم را از ديگران فرا مىگيرد يا در نزد شما كتابى است كه آن را مىخوانيد و از آن فرا مىگيريد ؟
فرمود : «موضوع ، بزرگتر و مهمتر از اين چيزهاست . آيا اين سخن خداوند عزّ وجلّ را نشنيدهاى كه : (و اين گونه ، روحى از امر خود را به تو وحى كرديم و تو نمىدانستى كه كتاب چيست و نه ايمان [كدام است])» . سپس فرمود : «ياران شما در باره اين آيه ، چه مىگويند ؟ آيا اعتراف دارند كه ايشان (پيامبر صلى اللَّه عليه و آله) چنان بود كه نه مىدانست كتاب چيست و نه ايمان، كدام است ؟» . گفتم : قربانت گردم ، نمىدانم آنها چه مىگويند !
فرمود : «آرى . ايشان ، در حالى به سر مىبرد كه نه مىدانست كتاب چيست و نه ايمان، كدام است، تا آن كه خداوند متعال ، روحى را كه در كتاب (قرآن) از آن ياد كرده است ، فرستاد . هنگامى آن را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله وحى كرد ، به واسطه آن ، علم و فهم آموخت و آن ، همان روحى است كه خداوند متعال ، به هر كه بخواهد ، عطايش مىفرمايد و هر گاه آن را به بندهاى عطا كند ، به او فهم و دانايى مىآموزد» .