عِندَ كُلِّ قَومٍ غَضٌّ ، إلى يَومِ القِيامَةِ . ۱
چون خداوند ، آن را براى زمانى خاص و مردمى خاص ، فرو نفرستاده است. به همين دليل، قرآن ، در هر زمانى ، نو، و براى هر مردمى ، تا روز قيامت، تازه است .
اين ويژگى، حاكى از آن است كه معارف قرآن ، لايههاى عميق و متعدّدى دارند كه در مقاطع مختلف تاريخ، كشف مىشوند و مورد بهرهبردارى قرار مىگيرند. البته هر كسى ، قادر به كشف معارف عميق و حقايق دقيق قرآن نيست؛ بلكه تنها كسانى از اين توانايى برخوردارند كه از نظر علمى و عملى، شايستگىهاى لازم را داشته باشند .
۶. داشتن بُطون و لايههاى معنايى
قرآن، به سان متنِ دستنوشته آدمى نيست كه هر چه قدر عميق باشد، باز هم بتوان به عمق و كُنه آن رسيد. قرآن، سخن خداوند حكيمِ دانا و بىنهايت است كه عالَم و آدم را آفريد و از اعماق وجود هستى، آگاه است. حقيقت و اعتبار، دست اوست . ذهن و عين، در اختيار اوست. مكتوب و مخلوق، ازآن اوست. خداوند، بر پايه اين حكمت و دانايى، كتابش را چنان منظّم ساخته كه جز او و آن كه او بخواهد، كسى نمىتواند به كنه آن برسد. اين، همان چيزى است كه از آن به «بطون قرآن» يا «لايههاى معنايى قرآن» ۲ و نيز «حقايق قرآنى» ياد مىشود .
در حديثى از امام باقر عليه السلام آمده است :
إنَّ لِلقُرآنِ بَطناً ، وَ لِلبَطنِ بطناً . ۳
قرآن ، باطنى دارد و باطن آن هم باطنى دارد .