چنين است كه در قيامت، آورنده و ابلاغ كننده قرآن، به فرستنده آن، بدينسان، گله مىكند :
(وَقَالَ الرَّسُولُ يَرَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا ؛ ۱
و پيامبر [ خدا ] گفت: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند) .
البته در ايران، پس از پيروزى انقلاب اسلامى ، اقدامات فراوانى به منظور وارد كردن قرآن به صحنه زندگى صورت گرفته است؛ ولى بى ترديد، تا رسيدن به نقطه مطلوب و پايان دادن به مهجوريّت اين كتاب آسمانى، فاصله بسيار است .
شناخت قرآن
نخستين گام در راه پايان دادن به مهجوريّت قرآن ، شناخت درست و همه جانبه اين كيمياى هدايت و سعادت است . بديهى است جامعه به طور عام ، و مراكز علمى و پژوهشى به طور خاص ، تا با كتاب الهى و آثار و بركات آن در عرصههاى فردى و اجتماعى و مادى و معنوى آشنا نباشند ، در صدد بهرهگيرى از آن بر نخواهند آمد . اين نكته به قدرى اهميت دارد كه امام خمينى قدس سرّه براى توجه دادن به آن، چنين مىفرمايد :
از تمامى علماى اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند، تقاضا دارم كه از كتاب مقدّسى كه (تِبْيَنًا لِّكُلِّ شَىْءٍ) ۲ است و صادر از مقام جمع الهى به قلب نور اوّل و ظهور جمع الجمع تابيده است ، غفلت نفرمايند . اين كتاب آسمانى - الهى كه صورت عينى و كتبى جميع اسما و صفات و آيات و بينات است و از مقامات غيبى آن، دست ما كوتاه است و جز وجود اقدس جامع «مَن خُوطِبَ بِه» ۳ از اسرار آن،