۱ / ۲ - ۵۵
غِنى (ثروت)
۱۰۸.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله : قرآن ، ثروتى است كه با وجود آن، فقرى نيست و بدون آن ، توانگرىاى نيست .
۱ / ۲ - ۵۶
دوا (دارو)
۱۰۹.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله : قرآن ، داروست .
ر . ك : ص ۴۸۵ (فصل هفتم : درمان با قرآن) .
۱ / ۳
و اين چند وصف
۱۱۰.امام على عليه السلام - در باره نازل شدن قرآن كريم -:سپس كتاب را بر او [ رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله ]فرو فرستاد ، و آن ، نورى است كه چلچراغهايش خاموش نمىشوند . چراغى است كه شعلهاش ، فروكش نمىكند . دريايى است كه به ژرفايش نمىتوان رسيد . شاهراهى است كه پيمودنش [آدمى را] به گمراهى نمىكشانَد . شعاعى است كه پرتو آن ، به تاريكى نمىگرايد . فرقانى (/ سنجهاى براى حق و باطل) است كه برهانش ، خاموش [و باطل ]نمىگردد . بناى روشنگرى است كه پايههايش ، فرو نمىريزند . درمانى است كه بيم بازگشت بيمارىها در آن نمىرود . قدرتى است كه هوادارانش شكست نمىخورند و حقّى است كه يارانش ، تنها و بى ياور، گذاشته نمىشوند .
پس قرآن ، معدن ايمان و كانون آن است ، و چشمههاى دانش و درياهاى آن ، و بوستانهاى عدل و آبگيرهاى آن ، و پايههاى اسلام و بنيان آن ، و درّههاى حق و دشتهاى آن است . دريايى است كه هر چه از آن آب بردارند، آبش تمام نمىشود ، و چشمههايى است كه هر اندازه از آنها آب كشند ، خشك نمىشوند . آبشخورهايى است كه هر اندازه وارد شوندگان از آنها بنوشند ، آبشان كاستى نمىگيرد ، و منزلگاههايى است كه مسافران ، راه آنها را گم نمىكنند ، و نشانههايى است كه از چشم رهپويان ، پوشيده نمىمانَد ، و پُشتههايى است كه رهروان به [قلّههاى] آن نمىرسند .
خداوند ، آن را سيراب كننده عطشِ دانشوران ، و بهار دلهاى دانايان ، و شاهراه نيكان ، و دارويى كه پس از آن ، دردى نمىماند ، و نورى كه هيچ تاريكىاى با آن نيست ، و ريسمانى كه گِرههايش استوار است ، و قلعهاى كه ستيغ آن ، بلند [ و دستنايافتنى] است ، و براى كسى كه آن را حامى خويش گيرد ، [ مايه] عزّت [ و قدرت] ، و براى كسى كه به آن وارد شود، [ مايه ]سلامت ، و براى كسى كه از آن پيروى كند، هدايت ، و براى كسى كه خود را به آن نسبت دهد، عذر ، و براى كسى كه با آن سخن گويد ، برهان ، و براى كسى كه به وسيله آن ستيزه كند ، گواه ، و براى كسى كه با آن حجّت آورد ، [ مايه] پيروزى ، و براى كسى كه به آن عمل كند ، نگه دارنده، و براى كسى كه آن را به كار وا دارد ، مَركب، و براى كسى كه نشانه جويد، نشانه ، و براى كسى كه سپر بخواهد ، سپر ، و براى كسى كه فرا بگيرد ، دانش ، و براى كسى كه روايت كند ، خبر ، و براى كسى كه داورى كند ، حكم قرار داده است .