كس به حسب كمال و ضعف ادراك و معارف و به حسب درجهاى كه از علم دارد از آن استفاده مىكند. ۱
نتيجه
با نگاهى گسترده به مجموع آيات و روايات مىتوان گفت كه جامعيت قرآن، نسبت به همه معارف مورد نياز براى هدايت بشر (اعم از: احكام، عقايد، تاريخ، و هر آنچه در اين خصوص، مؤثر باشد)، پذيرفتنى است؛ امّا جامعيت مطلق قرآن، از ظواهر الفاظ قرآن قابل استنباط نيست ؛ زيرا مطالبى مانند: فرمولهاى رياضى، فيزيك و شيمى، در مدلول لفظى آيات قرآن نيستند . با اين حال، با فرض صحّت رواياتى كه قرآن را مشتمل بر علم همه موجودات «عِلمُ ما كانَ و ما يَكُونُ و ما هُوَ كائِنٌ إلى يَومِ القِيامَةِ» دانستهاند، بايد اذعان كرد كه در اين صورت، دلالت قرآن بر همه علوم، از طريق دلالت لفظى نخواهد بود؛ بلكه با اشاراتى است كه اسرار و زواياى پنهان را كشف مىكند و فهم متعارف مخاطبان، از آن محروم است.۲ بنا بر اين، جامعيت مطلق قرآن، در خصوص پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام كه به بطون قرآن دسترسى دارند، پذيرفتنى است.