نداشتهاند:
(وَ كُلاًّ جَعَلْنَا صَلِحِينَ * وَ جَعَلْنَهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَآ إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَ تِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِيتَآءَ الزَّكَوةِ وَ كَانُواْ لَنَا عَبِدِينَ .۱
همه را شايسته قرار داديم . و آنها را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مىكنند . به آنها انجام كارهاى خير و اقامه نماز و پرداخت زكات را وحى كرديم ، و آنان پرستندگان ما بودند).
آنان در راه اداى رسالت توحيدى خويش، محروميتها، هجرتها، تهمتها، اهانتها و دشوارىهاى بسيارى را، براى رضاى خداوند بر خود هموار ساختند.آرى، چنين كسانى حامل وحى وامانتدار رسالت حق بودهاند.
(اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ .۲
خداوند داناتر است كه رسالتش را در كجا قرار مىدهد).
۲ - ۲. اشارههاى قرآن به اسرار آفرينش
طبيعتنمايى و اشارههاى علمى قرآن به رازهاى نهفته در دل كاينات، نمودى ديگر از قلمروهاى شگفتىزاى اين كتاب بىهمتاست. قرآن ، كتابى است كه براى هدايت و تربيت انسان فرود آمده است و كتاب انسانپرورى است، نه طبيعتشناسى؛ ليكن از آن جا كه گوينده آن، آفريدگار و رازآگاه به اسرار گيتى است، بالطبع به تناسب موضوعات مورد توجّه، چهرههايى از عرصه وجود در گفتار او تبلور مىيابد كه جلوهنماى اسرارى از تكوين حيات مىگردد:
(قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِى يَعْلَمُ السِّرَّ فِى السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضِ .۳
بگو : آن كه راز را در آسمانها و زمين مىداند ، آن را فرو فرستاده است).