۴۹۵.عيون أخبار الرضا عليه السلام - به نقل از صفوان بن يحيى ، فروشنده لباس شاپورى - : ابو قُرّه، دوست جاثَليق ،۱ از من خواست كه او را خدمت امام رضا عليه السلام ببرم. من در اين باره ، از ايشان اجازه خواستم . فرمود: «او را بياور» .
چون بر امام عليه السلام وارد شد ، فرش زير پاى ايشان را بوسيد و گفت: وظيفه دينى ما اين است كه با بزرگان زمان خود ، چنين رفتار كنيم.
سپس افزود: خداوند ، كار تو را به سامان دارد! چه مىگويى در باره فرقهاى كه ادّعايى دارند و فرقهاى ديگر بر حقّانيت آن فرقه در ادّعايشان ، گواهى مىدهند؟
فرمود: «ادّعايشان ثابت است» .
ابو قُرّه گفت: فرقهاى ديگر ، ادّعايى دارند ؛ امّا [براى اثبات ادّعايشان ،] شاهدى از غير خودشان ، پيدا نمىكنند.
فرمود: «ادّعايشان مردود است» .
ابو قُرّه گفت: پس ما ادّعا مىكنيم كه عيسى ، روح خدا و كلمه اوست كه آن را [در رحِم مريم] قرار داد، و مسلمانان ، در اين ادّعا با ما موافق اند و مسلمانان ، ادّعا مىكنند كه محمّد ، پيامبر است ؛ ولى ما با اين ادّعاى آنها ، موافقت نداريم. بديهى است كه آنچه همه ما بر آن اجماع داريم ، بر آنچه در آن اختلاف داريم ، برترى دارد.
امام رضا عليه السلام فرمود: «نام تو چيست؟» . گفت: يوحنّا.
فرمود: «اى يوحنّا! ما به آن عيسى بن مريم عليه السلام و روح خدا و كلمه او ايمان داريم كه به محمّد ، ايمان داشت و مژده آمدن او را مىداد و خود را بنده و مربوب مىدانست. پس اگر عيسايى كه تو او را روح و كلمه خدا مىدانى ، همانى نيست كه به محمّد صلى اللَّه عليه و آله ايمان داشته و به ظهور او بشارت داده و به بنده بودن خود و ربوبيّت خداوند عزّ وجلّ اقرار داشته است ، ما از او بيزاريم. پس كجا اجماع داريم؟» .
ابو قُرّه برخاست و به صفوان بن يحيى گفت: برخيز كه اين مجلس ، به ما سودى نبخشيد!
۴۹۶.التوحيد - به نقل از حسن بن محمّد نوفلى ، در بيان مناظره امام رضا عليه السلام با پيروان اديان و فرقههاى گوناگون - : جاثليق [به امام رضا عليه السلام] گفت: در باره پيامبرىِ عيسى عليه السلام و كتاب او ، چه مىگويى ؟ آيا منكر چيزى از آن دو هستى؟
امام رضا عليه السلام فرمود: «من به پيامبرىِ عيسى عليه السلام و كتاب او و آنچه امّتش و حواريان را به آن بشارت داد ، ايمان دارم و به پيامبرىِ آن عيسايى كه به پيامبرىِ محمّد و كتاب او اقرار نداشته و امّتش را به آمدن او بشارت نداده، كافرم» .
جاثليق گفت: آيا نه اين است كه ثابت شدن هر حكمى ، نياز به دو شاهد عادل دارد؟
امام عليه السلام فرمود: «چرا» .
جاثليق گفت: پس دو شاهد عادل از غير همكيشان خود ، كه مسيحيت هم آنها را قبول داشته باشد، بر نبوّت محمّد ، معرّفى كن . از ما نيز دو شاهد عادل از غير همكيشانمان بخواه .
امام رضا عليه السلام فرمود: «اينك ، سخن به انصاف گفتى ، اى مرد نصرانى ! آيا شخص عادلى را كه نزد مسيح عيسى بن مريم عليه السلام ، [مقام و] منزلتى داشت، از من مىپذيرى؟» .
جاثليق گفت: اين شخص عادل ، كيست؟ نامش را به من بگو.
امام عليه السلام فرمود: «نظرت در باره يوحنّا ديلمى چيست؟» .
جاثليق گفت: بَه بَه! از محبوبترين انسان در نزد مسيح ، نام بردى.
امام عليه السلام فرمود: «پس تو را به او سوگند مىدهم كه: آيا انجيل ، نگفته است كه : "يوحنّا گفت: مسيح ، مرا از دين محمّدِ عرب ، خبر داد، و به من بشارت داد كه وى ، پس از او خواهد آمد و من هم ظهور او را به حواريان ، مژده دادم و آنها به او ، ايمان آوردند"؟» .
جاثليق گفت: البتّه يوحنّا ، اين را از قول مسيح ، گفته و به پيامبرىِ مردى و [نيز] به اهل بيت و وصىّ او ، بشارت داده است ؛ ولى معيّن نكرده كه اين امر ، چه وقت رُخ خواهد داد ؟ و آنها را برايمان نام نبرده است تا بشناسيمشان .
امام رضا عليه السلام فرمود: «اگر كسى را كه بتواند انجيل بخواند ، برايت بياوريم و او مطالب مربوط به محمّد و اهل بيت او و امّتش را برايت بخواند، آيا به او ايمان مىآورى؟» .
جاثليق گفت: نيكوست.
امام رضا عليه السلام به قِسطاس رومى گفت: سِفْر سوم انجيل را تا چه حد ، از حفظ دارى؟» .
قِسطاس گفت: كاملاً از حفظم.
امام عليه السلام رو به رأس الجالوت كرد و فرمود: «آيا تو انجيل نمىخوانى!» .
گفت: به جان خودم سوگند ، آرى !
امام عليه السلام فرمود: «پس به سِفْر سوم بنگر ، اگر در آن ، از محمّد و اهل بيت او و امّتش - كه درود خدا بر ايشان باد - ، ياد شده بود، شهادت دهيد، و اگر در آن از او يادى نشده بود ، شهادت ندهيد» .
آن گاه، امام عليه السلام شروع به خواندن سِفْر سوم كرد و چون به سخن از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد، توقّف كرد و فرمود: «اى نصرانى ! به حقّ مسيح و مادرش ، از تو مىپرسم كه آيا دانستى كه من ، عالِم به انجيل هستم؟» .
نصرانى گفت: آرى .
امام عليه السلام سپس سخنان مربوط به محمّد و اهل بيت او و امّتش را براى ما خوانْد و آن گاه فرمود: «چه مىگويى ، اى نصرانى؟! اين ، سخن عيسى بن مريم است . اگر آنچه را انجيل مىگويد ، تكذيب كنى، در واقع، عيسى و موسى را تكذيب كردهاى، و چنانچه اين مطالب را منكر شوى ، واجب القتل خواهى بود؛ زيرا [در اين صورت ]به پروردگارت و پيامبرت و كتابت ، كافر شدهاى» .
جاثليق گفت: آنچه را از انجيل كه برايم روشن شده باشد ، انكار نمىكنم و بِدان ، اقرار دارم.
امام رضا عليه السلام [به حاضران] فرمود: «شاهد باشيد كه اقرار كرد» .
سپس فرمود: «اى جاثليق! هر سؤالى به نظرت مىرسد، بپرس» .
جاثليق گفت: مرا از شمارِ حواريان عيسى بن مريم ، خبر ده و نيز از علماى انجيل ، كه چند نفر بودند؟
امام رضا عليه السلام فرمود: «از خِبرهاش پرسيدى. حواريان ، دوازده تن بودند كه برترين و دانشمندترين آنان ، اَلوقا بود و عالمان مسيحى ، سه تن بودند: يوحنّاى بزرگ در اَج، يوحنّا [ى ديگر] در قِرقيسيا۲ و يوحنّاى ديلمى در زجان، كه مطالب مربوط به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اهل بيت او و امّتش ، نزد وى بوده و هموست كه امّت عيسى و بنى اسرائيل را به ظهور ايشان ، بشارت داد» .