حديث
۳۷۹.تفسير القمّى: اين سخن خداوند عزّ وجلّ : (و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنان كه به ديدار ما اميد ندارند ، مىگويند: «قرآنِ ديگرى جز اين بياور ، يا آن را تغيير بده» . بگو: مرا نرسد كه آن را از پيش خود ، تغيير بدهم . جز از آنچه به من وحى مىشود ، پيروى نمىكنم) [نازل شد] ؛ زيرا قريش به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله گفتند: قرآن ديگرى غير از اين ، براى ما بياور؛ زيرا تو اين قرآن را از يهود و نصارا آموختهاى.
خداوند فرمود: به ايشان بگو: (اگر خدا مىخواست ، آن را بر شما نمىخواندم و [ خدا ]شما را بِدان ، آگاه نمىگردانيد. قطعاً پيش از [ آوردن ]آن، روزگارى در ميان شما به سر بردهام. آيا نمىانديشيد ؟) ؛ يعنى پيش از آن كه به من وحى شود، مدّت چهل سال در ميان شما زندگى كردم و چيزى از وحى براى شما نياوردم، تا آن گاه كه به من ، وحى شد.
۳۸۰.مجمع البيان: بنا به قولى ، [آيه ياد شده] در باره پنج نفر ، نازل شد: عبد اللَّه بن اميّه مخزومى، وليد بن مُغَيره، مِكرَز بن حفص، عمرو بن عبد اللَّه بن ابى قيس عامرى و عاص بن عامر بن هاشم . اين عدّه به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گفتند: قرآنى بياور كه در آن ، پرستش لات و عُزّا و مَنات و هُبَل، ترك و از آنها بدگويى نشده باشد و يا آن كه همين قرآن را تغيير بده و از پيش خود ، بر آن بيفزاى.
همچنين گفته شده كه در باره ريشخند كنندگانى نازل شده كه گفتند: اى محمّد! قرآنى غير از اين قرآن بياور كه موافق با مسلك [و آيين] ما باشد.