سيّدِ قطب مىگويد: «تلاش اصلى من در مكتب قرآن همين است كه جنبه هنرى و ويژگىهاى ادبى قرآن جلوهگر شود و انديشهها، زيبايىهاى نهفته آن را دريابند.... به نظر من، در آغاز نيز اَعراب از همين طريق، در حوزه جاذبه شكوه هنر قرآن قرار گرفتند و همين بيان زيبا بود كه تا ژرفاى احساس آنها نفوذ كرد و روانهاشان را برانگيخت».۱
۱ - ۱. آرايههاى سيماى قرآن
هر ساختمان استوار، رخنهناپذير و زيبا، رهاورد مواد و مصالحى سخت و محكم و طراحى هوشمندانه مهندسى چيرهدست است كه آنها را در مناسبترين صورت، تركيب كرده است . ساختمان سخن نيز چنين است. اگر حروف و واژگان - كه تشكيلدهنده هسته كلام اند - ، برخوردار از صلابت و استوارى باشند و به هنگام تشكيل كلمهها و تركيب جملهها ، هوشمندانه ، متناسب و هماهنگ ، گزينش و تركيب يابند، كلامى فصيح (روان و خوش طبع) و بليغ (گويا و رسا) و بديع (شيوا) را پديد مىآورند.
حروف از لحاظ مخارج، صدا و تلفظ، خصوصيات گوناگونى دارند و بر همين اساس، به دستههايى گوناگون تقسيم مىشوند.۲ ريزهكارىهاى خواصّ حروف در كتب تجويد و قرائت - كه از منابع تحقيقات آواشناختى مسلمانان اند - و نيز آثار ادبى دانشمندان مسلمان، چون: سيبويه (م ۱۷۷ق) ، ابن دُرَيد (م ۳۲۱ ق) ، رُمّانى (م ۳۷۴ ق)، باقلانى (م ۴۰۳ ق)، خَفاجى (م ۱۰۶۹ق)، بيضاوى (م ۶۸۵ ق) ، ابن جَزَرى (م ۸۳۳ ق) و ... آمدهاند.
از نگاه زبانشناسانه، طنين برخى واژگان و جملات قرآن ، چون آواى آبشاران و