و - آموختن از ديگران
قرآن
(پس، از او روى برتافتند و گفتند: تعليميافتهاى ديوانه است).
(و نيك مىدانيم كه آنان مىگويند: «جز اين نيست كه بشرى به او مىآموزد» . [ نه! چنين نيست ؛ زيرا ] زبان كسى كه [ اين ] نسبت را به او مىدهند ، غير عربى است و اين [ قرآن ] ، به زبان عربىِ روشن است ).
(و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند: «اين [ كتاب ] ، جز دروغى كه آن را بر بافته ، [ چيزى ]نيست، و گروهى ديگر ، او را بر آن ، يارى كردهاند» و قطعاً [ با چنين نسبتى ] ظلم و بهتانى به پيش آوردند و گفتند: «افسانههاى پيشينيان است كه آنها را براى خود ، نوشته است و صبح و شام ، بر او املا مىشود») .
حديث
۳۵۴.تفسير القمّى: اين سخن خداى متعال : (و نيك مىدانيم كه آنان مىگويند: «جز اين نيست كه بشرى به او مىآموزد» . [ نه . چنين نيست ؛ زيرا ] زبان كسى كه [ اين ] نسبت را به او مىدهند ، غير عربى است) . مقصود ، ابو فُكَيهه، وابسته ابن حَضرَمى ، است كه زبانش غير عربى بود. او از اهل كتاب بود و به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ايمان آورد و از ايشان ، پيروى مىكرد .
از اين رو ، قريش گفتند: به خدا سوگند كه او با زبان خودش ، به محمّد ، تعليم مىدهد. خداوند مىفرمايد: (در حالى كه اين [ قرآن ] به زبان عربىِ روشن است).
۳۵۵.امام باقر عليه السلام - در باره اين سخن خداوند متعال: (اِفكى كه بر بافتند) - : اِفك ، يعنى دروغ. (و گروهى ديگر ، او را بر آن ، يارى كردهاند) ، مقصود ، ابو فُكَيهه و حِبر و عَدّاس و عابِس (وابسته حُوَيطِب) است و سخن او : (افسانههاى پيشينيان است كه براى خود ، نوشته است)، بيان سخن نضر بن حارث بن عَلقَمة بن كَلَده است. او بود كه گفت: افسانههاى پيشنيان است كه محمّد، آنها را نوشته است (و هر صبح و شام، بر او املا مىشود).