197
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم

باره نسخ، ناسخ و منسوخ است. افزون بر آثار مستقلى كه به اين موضوع پرداخته‏اند، بسيارى از آثار ديگر قرآنى و تفسيرى هر يك به مناسبتى بدين موضوع نظر كرده و در باره آن سخن گفته‏اند.۱

۱. نسخ در لغت‏

نسخ به معناى برداشتن و زايل نمودن امرى و نهادن امرى ديگر به جاى آن است . همچنين اين واژه ، گاهى به معانى برداشتن و زايل نمودن امرى ، انتقال چيزى از جايى به جايى ديگر ، تغيير و تبديل آن از حال و شكلى به صورت ديگر ، و استنساخ و نگارش متنى به طور دقيق از روى نوشته‏اى ديگر به كار مى‏رود .۲

۲. نسخ در قرآن و حديث‏

مادّه نسخ و مشتقات آن ، چهار بار در قرآن كريم به كار رفته و در همه اين موارد اين واژه به معناى لغوى آن است . اين موارد عبارت اند از :

1.براى تفصيل بيشتر در باره پيشينه و سير نگارش‏هاى ناسخ و منسوخ نك: الناسخ و المنسوخ، سدوسى: ص ۱۰ - ۱۷ (مقدمه) ؛ درآمدى بر تاريخ علوم قرآنى : ص‏۳۰۷ - ۳۱۸. نويسنده كتاب اخير، ۸۶ اثر را برشمرده است.

2.ابن فارس : النون و السين و الخاء أصل واحد ، إلا أنه مختلف في قياسه : قال قوم : قياسه رفع شى‏ء وإثبات غيره مكانه ، وقال آخرون : قياسه تحويل شى‏ء إلى شى‏ء . قالوا : النّسخ نسخ الكتاب والنّسخ أمر كان يُعمل به من قبل ثمّ يُنسخ بحادث غيره ، كالايه ينزل فيها أمر ثمّ تنسخ بآية اخرى ، و كلّ شى‏ء خَلَف شيئاً فقد انتسخه . و انتسخت الشمس الظلِّ والشيب الشباب ...» (معجم مقاييس اللغة : ص ۱۰۲۶) ؛ ازهرى : «الزجّاج : النسخ فى اللغة إبطال شي‏ء وإقامة آخر مقامه . والعرب تقول : نسخت الشمس الظلّ : أذهبت الظلّ و حلّت محلّه . والنسخ اكتتابك كتاباً عن كتاب حرفاً بحرف ... لأنه قام مقامه . وقال الليث : النسخ أن تزايل أمراً كان من قبل يُعمل به ثمّ تنسخه بحادث غيره . عن ابن الأعرابى : النسخ تبديل الشي‏ء من الشي‏ء وهو غيره ، والنسخ نقل الشي‏ء من مكان إلى مكان و هو هو» (معجم تهذيب اللغة : ج ۴ ص ۳۵۵۸) ؛ ابن منظور : «النسخ : إبطال الشى‏ء وإقامة آخر مقامه ؛ قال الفرّاء وأبو سعيد : نسخ الشي‏ء بالشي‏ء ، أى أزاله به وأداله ؛ والشي‏ء ينسخ الشي‏ء أى يزيله ويكون مكانه» (لسان العرب : ج ۳ ص ۶۱) ؛ راغب : «النسخ إزالة شى‏ء بشى‏ء يتعقّبه» (مفردات الفاظ القرآن : ص ۴۹۰) .


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
196

پژوهشى در باره نَسخ در قرآن‏

نَسخ، از مسائل بحث‏انگيز قرآن كريم است و ماهيت، امكان، مصاديق و مسائل آن، مباحث گسترده‏اى را در قرآن‏پژوهى برانگيخته است. محصول اين مباحث، به گونه مستقيم يا غير مستقيم ، بر علومى همچون تفسير و فقه اثر مى‏گذارد. اهميت دانش ناسخ و منسوخ در پژوهش‏هاى تفسيرى پوشيده نيست. در كوشش‏هاى فقهى نيز نگاه به اين دانش ضرورى است؛ زيرا فقيه براى استنباط احكام شرعى از قرآن، بايد آيات منسوخ را بازشناسد تا مبادا آنها را (به فرض وجود) مبناى استنباطهاى فقهى قرار دهد. نسخ همچنين، در علم كلام و فلسفه دين، با برخى مسائل مهم همانند بداء، علم و قدرت خداوند، قضا و قدر و فلسفه تشريع پيوند دارد.
روايات اهل‏بيت عليهم السلام نيز از اهميت دانش ناسخ و منسوخ در تفسير قرآن و بيان احكام سخن گفته و بازشناختن موارد نسخ و آشنايى با مسائل آن را از دانش‏هاى بنيادى و پيش‏نياز فهم قرآن و اظهار نظر در معارف دينى دانسته‏اند . ۱
پژوهشگران علوم اسلامى آثار پر شمارى در باره نسخ پديد آورده و به تفصيل از آن سخن گفته‏اند، به گونه‏اى كه بخش چشمگيرى از نگاشته‏هاى علوم قرآنى در

1.ر . ك : ص ۱۵۱ (شناخت ناسخ و منسوخ) .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8428
صفحه از 506
پرینت  ارسال به