101
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم

فصل هفتم : رويارويى با قرآن‏

۷ / ۱

نسبت‏هاى ناروا به قرآن‏

الف - جادو

قرآن‏

(و كسانى كه به حق - چون به سويشان آمد - كافر شدند ، مى‏گويند: اين ، جز سِحْرى آشكار نيست).

(و هر گاه نشانه‏اى ببينند ، روى مى‏گردانند و مى‏گويند: سِحرى دائم است).

(و هنگامى را [ياد كن‏] كه عيسى پسر مريم گفت: «اى فرزندان اسرائيل ! من ، فرستاده خدا به سوى شما هستم. تورات را كه پيش از من بوده ، تصديق مى‏كنم و به فرستاده‏اى كه پس از من مى‏آيد و نام او احمد است ، بشارتگرم» . پس وقتى براى آنان ، دلايل روشن آورد، گفتند: اين ، سِحرى آشكار است).

(پس گفت: اين [قرآن‏] ، جز جادويى كه [به برخى‏] آموخته‏اند، چيزى نيست).

حديث‏

۳۴۶.دلائل النبوّة ، ابو نعيم - به نقل از سعيد بن جُبَير - : گروهى از قريش ، نزديك موسم حج نزد وليد بن مُغَيره - كه ريش‏سفيد آنها بود - ، گِرد آمدند . وليد به آنها گفت: اى گروه قريش! موسم حج ، فرا رسيده است و گروه‏هاى عرب ، به زودى در اين جا بر شما وارد خواهند شد . قطعاً آنان ، آوازه اين همشهرى شما (محمّد صلى اللَّه عليه و آله) را شنيده‏اند. پس بياييد در باره او بر يك نظر ، هم‏داستان شويد و از اختلاف نظر بپرهيزيد؛ زيرا در اين صورت ، سخنان شما متناقض خواهد شد و يكى ، ديگرى را رد خواهد كرد.
قريشيان گفتند: تو، خود بگو - اى ابو عبد شمس - و يك نظر را ابراز كن تا همه ما ، همان را بگوييم.
وليد گفت: نه . شما بگوييد و من مى‏شنوم.
گفتند: مى‏گوييم كه او كاهن (پيشگو) است.
وليد گفت: او كاهن نيست . ما كاهنان را ديده‏ايم . گفته‏هاى او از نوع زمزمه و سجعگويىِ كاهنان نيست .
گفتند: پس مى‏گوييم كه او ديوانه است.
وليد گفت: او ديوانه هم نيست . ما ديوانگى را ديده‏ايم و با آن آشناييم . او مانند ديوانگان ، دچار خفگى و تشنّج و واگويه كردن نمى‏شود .
گفتند: مى‏گوييم كه او شاعر است .
وليد گفت: او شاعر هم نيست. ما تمام انواع شعر ، از رَجَز و هَزَج و قُرَيضه و مَقبوضه و مَبسوطه را مى‏شناسيم . بنا بر اين، او شاعر نيست.
گفتند: مى‏گوييم كه جادوگر است.
وليد گفت: او جادوگر هم نيست . ما جادوگران و جادوى آنها را ديده‏ايم. او نه مانند جادوگران مى‏دَمَد و نه گِرِه مى‏زند.
گفتند: خودت چه مى‏گويى ، اى ابو عبد شمس؟
وليد گفت: به خدا سوگند كه سخن او ، حلاوتى دارد . ريشه آن ، خوش‏گوار است و شاخه‏اش ، پُرميوه. شما هر يك از اين سخنان را در باره او بگوييد، [دروغ بودن و] نادرستى آن ، معلوم مى‏شود. نزديك‏ترين سخن در باره او ، اين است كه بگوييد، جادوگر است و ميان انسان و پدرش و برادرش و همسرش و عشيره‏اش ، جدايى مى‏افكنَد .
پس آن عدّه ، [هم‏داستان‏] بر اين امر ، از وليد جدا شدند .


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
100

الفصل السابع: المُجابَهَةُ مَعَ القُرآنِ‏

۷ / ۱

الافتِراءاتُ‏

أ - اِفتِراءُ السِّحرِ

الكتاب‏

( وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِلْحَقِ‏ّ لَمَّا جَآءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ ).۱

( وَ إِن يَرَوْاْ ءَايَةً يُعْرِضُواْ وَ يَقُولُواْ سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ).۲

( وَ إِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَبَنِى إِسْرَ ءِيلَ إِنِّى رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَىَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِى مِن بَعْدِى اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَتِ قَالُواْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ).۳

( فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ ).۴

الحديث‏

۳۴۶.دلائل النبوّة لأبي نعيم عن سعيد بن جبير : إنَّ الوَليدَ بنَ المُغيرَةِ اجتَمَعَ إلَيهِ نَفَرٌ مِن قُرَيشٍ ، وكانَ ذا سِنٍّ فيهِم ، وقَد حَضَرَ المَوسِمُ ، فَقالَ لَهُم : يا مَعشَرَ قُرَيشٍ ، إنَّهُ قَد حَضَرَ المَوسِمُ ، وإنَّ وُفودَ العَرَبِ سَتَقدِمُ عَلَيكُم فيهِ ، وقَد سَمِعوا بِأَمرِ صاحِبِكُم هذا ، فَأَجمِعوا فيهِ رَأياً واحِداً ولا تَختَلِفوا ؛ فَيُكَذِّبَ بَعضُكُم بَعضاً ، ويَرُدَّ قَولُكُم بَعضُهُ بَعضاً.
قالوا: فَأَنتَ يا أبا عَبدِ شَمسٍ فَقُل ، وأقِم لَنا رَأياً نَقُل بِهِ.
فَقالَ: بَل أنتُم فَقولوا وأسمَعُ .
قالوا: نَقولُ إنَّهُ كاهِنٌ.
قالَ: ما هُوَ بِكاهِنٍ ، لَقَد رَأَينَا الكُهّانَ فَما هُوَ بِزَمزَمَةِ الكاهِنِ ولا سَجعِهِ .
قالوا: فَنَقولُ إنَّهُ لَمَجنونٌ.
قالَ: ما هُوَ بِمَجنونٍ ، لَقَد رَأَينَا الجُنونَ وعَرَفناهُ فَما هُوَ بِخَنْقِهِ ولا تَخالُجِهِ ولا وَسوَسَتِهِ .
قالوا: فَنَقولُ إنَّهُ شاعِرٌ.
قالَ: ما هُوَ بِشاعِرٍ ، لَقَد عَرَفنَا الشِّعرَ كُلَّهُ ؛ رَجَزَهُ وهَزَجَهُ وقُريضَهُ ومَقبوضَهُ ومَبسوطَهُ فَما هُوَ بِالشّاعِرِ .
قالوا: فَنَقولُ ساحِرٌ.
قالَ: ما هُوَ بِساحِرٍ ، لَقَد رَأَينَا السُّحّارَ وسِحرَهُم فَما هُوَ بِنَفْثِهِم ولا عَقْدِهِم .
قالوا: فَما تَقولُ يا أبا عَبدِ شَمسٍ؟
قالَ: وَاللَّهِ إنَّ لِقَولِهِ لَحَلاوَةً ، وإنَّ أصلَهُ لَمُغدِقٌ ، وإنَّ فَرْعَهُ لَجَناةٌ ، وما أنتُم بِقائِلينَ مِن هذا شَيئاً إلّا عُرِفَ أنَّهُ باطِلٌ ، وإنَّ أقرَبَ القَولِ فيهِ لَأَن تَقولوا : ساحِرٌ ، يُفَرِّقُ بَينَ المَرءِ وأبيهِ ، وبَينَ المَرءِ و أخيهِ ، وبَينَ المَرءِ و زَوجِهِ ، وبَينَ المَرءِ وعَشيرَتِهِ .
فَتَفَرَّقوا عَنهُ بِذلِكَ.۵

1.سبأ: ۴۳ .

2.القمر: ۲ .

3.الصفّ : ۶ .

4.المدّثر: ۲۴ .

5.دلائل النبوّة لأبي نعيم : ص ۲۳۲ ح ۱۸۳ ، دلائل النبوّة للبيهقي : ج ۲ ص ۲۰۰ عن ابن عبّاس نحوه .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8636
صفحه از 506
پرینت  ارسال به