از جمله ادله دال بر ممنوعيت تملّك برده مسلمان توسط كافر و اين حديث نبوى كه علو و برترى از آنِ اسلام است: «الاسلام يَعْلُو ولا يُعْلى عليه» .۱
در باره دليل نخست گفتهاند كه منع از تملّك برده مسلمان توسط كافر ، اقتضا دارد كه به طريق اوْلى كافر نتواند مالك مصحف شود. برخى اين دليل را مردود دانستهاند؛ زيرا اولاً برخى بر آن اند كه تملّك مزبور ممكن است تحقق يابد، نهايت اين كه فروش برده مسلمان توسط كافر (كه مالك است) به خريدار مسلمان ، واجب به شمار مىرود. ثانياً قياس اين دو با هم، مع الفارق است؛ زيرا تملك برده مسلمان توسط كافر موجب ذلّت مسلمان مىشود؛ ولى تملّك كافر بر مصحف چه بسا موجب آشنا شدن بيشتر او با معارف قرآن كريم و گاه هدايت يافتن او شود.۲ دليل دوم يعنى حديث نبوى مذكور، هم از جهت سند و هم از نظر دلالت بر مدّعا ، مورد مناقشه قرار گرفته است.۳
دليل ديگرى كه براى حرمت فروش مصحف قرآن به كافر ذكر شده آن است كه مالك شدن كافر موجب هتك حرمت قرآن مىشود.۴ برخى ضمن ردّ چنين ملازمهاى گفتهاند: چه بسا دست يافتن كافر به قرآن، همراه با نگاه داشتن حرمت كتاب خدا باشد .۵همچنين اين استدلال كه دستيابى كافر به مصحف مىتواند به نجس شدن آن بينجامد،۶ مورد نقد و مناقشه قرار گرفته و گفتهاند كه فروش قرآن به كافر لزوماً به نجس شدن آن نمىانجامد.۷
1.المكاسب : ج۲ ص۱۶۲.
2.مصباح الفقاهة : ج۱ ص۷۵۰ - ۷۵۲ وج۳ ص۳۷۲ - ۳۷۳.
3.مصباح الفقاهة : ج۱ ص۷۵۲.
4.مجمع الفائدة والبرهان : ج۸ ص۱۶۱.
5.مصباح الفقاهة : ج۱ ص۷۵۲ - ۷۵۳؛ أنوار الفقاهة - كتاب التجارة : ص۴۴۶.
6.مصباح الفقاهة : ج۱ ص۷۵۳.
7.مصباح الفقاهة: ج ۱ ص ۷۵۳؛ أنوار الفقاهة - كتاب التجارة : ص۵۶۹.