۱۳۳۵.المناقب ، خوارزمى - به نقل از زرّ بن حبيش - : قرآن را از آغاز تا انجامش در مسجد جامع كوفه بر امير مؤمنان ، على بن ابى طالب عليه السلام ، خواندم . چون به «حا ميم»ها رسيدم، امير مؤمنان عليه السلام به من فرمود: «به عروسهاى قرآن رسيدى». و چون به اوّل [ آيه ] بيستم از سوره شورا - يعنى [ آيه ] : (و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند ، در باغهاى بهشت اند. آنچه را بخواهند ، نزد پروردگارشان خواهند داشت . اين است همان فضل بزرگ) - رسيدم، گريست ، چندان كه شيون سر داد .
و - پناه بردن به خدا يا درخواست كردن
۱۳۳۶.سنن أبى داوود - به نقل از صلة بن زفر، در باره حذيفه - : او با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نماز خواند و ايشان در ركوعش ، «سبحان ربّى العظيم»۱ و در سجودش «سبحان ربّى الأعلى»۲ مىگفت. به هر آيه رحمتى كه مىرسيد ، درنگ مىكرد و از خدا درخواست مىنمود و به هر آيه عذابى كه مىرسيد، درنگ مىكرد و [از آن عذاب ]به خدا پناه مىبرد.
۱۳۳۷.مسند ابن حنبل - به نقل از عايشه - : تمام شب را با پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله بيدار مىماندم . ايشان سوره بقره و آل عمران و نساء را مىخواند و به هر آيهاى مىرسيد كه در آن ، بيم [و تهديد] بود ، دعا مىكرد و از خدا پناه مىطلبيد و به هر آيهاى مىرسيد كه در آن ، بشارتى بود، دعا مىكرد و آن را از خدا مىطلبيد.