۱۱۵۹.امام باقر عليه السلام: روز قيامت، قرآن در زيباترين چهره مىآيد و بر مسلمانان گذر مىكند. مسلمانان مىگويند: اين ، مردى از ماست.
قرآن از آنان مىگذرد و بر پيامبران، گذر مىكند . آنان مىگويند: او از ماست.
قرآن از آنها نيز مىگذرد و بر فرشتگان مقرّب ، گذر مىكند . آنان مىگويند: او از ماست. تا اين كه به پيشگاه پروردگار عزّت مىرسد و مىگويد: پروردگارا ! من باعث شدم كه فلانى فرزند فلانى در دنيا روزهاى گرمش را به تشنگى بگذراند و شبهايش را به بيدارى [و عبادت] سپرى كند. فلانى فرزند فلانى نيز نه به خاطر من در روزهاى گرم ، تشنگى تحمّل كرد و نه شبهايش را به بيدارى [و عبادت ]گذراند.
پس خداوند - تبارك و تعالى - مىفرمايد: «آنان را به جايگاههايشان در بهشت ببر».
پس قرآن ، حركت مىكند و آنان به دنبالش مىروند . آن گاه به مؤمن مىگويد: [مرا ]بخوان و بالا برو . او مىخواند و بالا مىرود ، تا اين كه هر مردى از ايشان به منزلى كه برايش در نظر گرفته شده است ، مىرسد و در آن جا اقامت مىگزيند.
۱۱۶۰.امام صادق عليه السلام: چون خداوند عزّ وجلّ اوّلين و آخرينِ خلايق را [در محشر] گرد آورْد، ناگاه شخصى را - كه زيباروتر از او هرگز ديده نشده است - مىببينند كه مىآيد. مؤمنان با ديدن او - كه همان قرآن است - مىگويند: اين از ماست. او زيباترين موجودى است كه ديدهايم. قرآن چون به مؤمنان مىرسد ، از ايشان مىگذرد. سپس شهدا به او مىنگرند ، تا اين كه به آخرين نفر ايشان مىرسد و از آنها نيز مىگذرد. شهدا مىگويند: اين ، قرآن است. قرآن از آنها نيز مىگذرد تا به پيامبران مُرسَل مىرسد. آنها نيز مىگويند: اين ، قرآن است . قرآن از آنها هم مىگذرد و به فرشتگان مىرسد . فرشتگان مىگويند: اين ، قرآن است . قرآن از ايشان هم مىگذرد تا به سمت راست عرش مىرسد و در آن جا قرار مىگيرد . خداوندِ جبّار مىفرمايد: «به عزّت و جلالم و بلندىِ جايگاهم ، سوگند كه هر كس تو را [در دنيا ]گرامى داشته است ، امروز گرامىاش مىدارم و هر كس تو را خوار داشته است، خوارش مىدارم» .
۱۱۶۱.امام صادق عليه السلام: در روز قيامت ، سه گونه دفتر وجود دارد: دفترى كه در آن ، نعمتها ثبت شده اند، دفترى كه كارهاى نيك در آن ثبت اند، و دفترى كه بدىها در آن ثبت اند . پس دفتر نعمتها و دفتر نيكىها را با هم مقابله مىكنند، نعمتها همه نيكىها را در بر مىگيرند، و دفتر بدىها و گناهان باقى مىماند. آن گاه ، آدمىزاده مؤمن را براى حسابرسى مىخوانند. در اين هنگام ، قرآن با زيباترين چهره ، پيشاپيش او حركت مىكند و مىگويد: پروردگارا ! من ، قرآنم و اين ، بنده مؤمن توست. او با خواندن من ، خود را به زحمت مىانداخت و شبها تا ديرهنگام به تلاوت من مىپرداخت و در وقت نماز و نيايش ، از ديدگانش اشك سرازير مىشد. پس او را خشنود گردان ، چنان كه او مرا خشنود ساخت.
خداوندِ عزيز جبّار مىفرمايد: «اى بنده من! دست راستت را بگشاى» و آن را از خشنودىِ خداى عزيز جبّار، و دست چپش را از رحمت خدا پُر مىكند . سپس به او گفته مىشود : اين بهشت ، بر تو رواست. پس [قرآن ]بخوان و [درجه به درجه] بالا برو. او هر آيهاى كه بخواند ، يك درجه بالا مىرود.