فراموشى ، - همان گونه كه گذشت - ترك قرآن و يا سستى نبوده است .
۲. كراهت كوتاهى كردن در تكرار و مواظبت به گونهاى كه به فراموشى قرآن بينجامد.
محدّثان و فقيهان متعددى ، قائل به اين قول هستند و روايات را بر كراهت حمل كردهاند.۱ يك نمونه را مىآوريم :
يُكرَهُ تَركُ القِراءَةِ حَتّى يَبعثَ عَلَى النِّسيانِ ، وَ فى الأَخبارِ أَنَّ المَنْسِىّ يَأتى بِصورةٍ حَسناءَ يَومَ القيامَةِ ثُمَّ يُخاطِبُ الناسِىَ و يَلومُهُ عَلى نِسيانِهِ وَ حِرمانهِ؛ يَنبَغى لِمَن حَفِظَ القُرآنَ أن يُداوِمَ تِلاوَتَهُ حَتّى لا يَنساهُ كَى لا يَلحَقَهُ بِذلِكَ تَأَسُّفٌ وَ تَحَسُّرٌ يَومَ القِيامَةِ .۲
ترك قرائتى كه منجر به فراموشى شود ، مكروه است . در اخبار آمده است كه سوره فراموش شده ، در قيامت به شكلى زيبا مىآيد و فراموشكننده را مورد خطاب قرار مىدهد و او را به سبب فراموشى و محروم شدن سرزنش مىكند . پس شايسته است كسى كه قرآن را حفظ كرده ، تلاوت آن را ادامه دهد ، تا آن را فراموش نكند و به تأسف و حسرت در قيامت دچار نشود .
۳. برخى مانند آية اللَّه شيخ جواد تبريزى ، با توجه به اختلافِ روايات ، قائل به احتياط شدهاند. شايد بتوان آنچه را به آية اللَّه خويى نسبت دادهاند نيز از همين باب دانست ،۳ و برخى عالمان اهل سنّت را هم افزود .۴
نظريه نهايى
با توجه به قوّت سندى و دلالى رواياتى كه نسيان قرآن را مكروه و نه حرام
1.ر . ك : كشف الغطاء : ج ۲ ص ۳۰۰ ؛ عدة الداعى : ص ۲۷۲ ؛ مرآة العقول : ج ۱۲ ص ۴۹۲ ، استفتائات السيّد السيستانى : ص ۱۳۸ ؛ تفسير القرطبى : ج ۱ ص ۲۰ .
2.كشف الغطاء : ج۲ ص۳۰۰؛ عدة الداعى : ص۲۷۲.
3.صراط النجاة، ميرزا جواد تبريزى : ج۱ ص۵۵۷ (سؤال ۱۵۵۱ و ۱۵۵۲).
4.ر. ك : تفسير ابن كثير : ج۳ ص۱۷۸، فتح البارى : ج۹ ص۷۰ و ۷۶.