77
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

۱۵۳۱.تفسير العيّاشى - به نقل از بريد بن معاويه - : از امام باقر عليه السلام در باره اين سخن خداوند : (و تأويل آن را جز خدا و استواران در دانش ، كسى نمى‏داند) پرسيدم .
فرمود: «يعنى همه تأويلات قرآن (/ تأويل همه قرآن) را (جز خدا و استواران در دانش ، كسى نمى‏داند) . پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله، برترينِ استواران است. خداوند ، همه آنچه را بر او نازل كرد، از تنزيل و تأويل، به او آموخت و چنين نبوده كه خداوند بر او چيزى را فرو فرستد كه تأويل آن را به وى نياموخته باشد. اوصياى پس از او نيز تمام آن را مى‏دانند . بنا بر اين، كسانى كه [تأويل آن را ]نمى‏دانند، گفتند: وقتى تأويل آن را نمى‏دانيم، چه بگوييم؟ و خداوند ، پاسخشان داد كه : (مى‏گويند: به آن ايمان آورديم . همه قرآن ، از جانب پروردگار ماست). قرآن، داراى خاص و عام و ناسخ و منسوخ و محكم است و استواران در دانش ، آنها را مى‏دانند» .

۱۵۳۲.الكافى - به نقل از ابو عبيده - : از امام باقر عليه السلام در باره اين سخن خداوند عزّ وجلّ : (الف . لام . ميم! روميان شكست خوردند، در نزديك‏ترين سرزمين) پرسيدم .
فرمود: «اى ابو عبيده! اين ، تأويلى دارد كه آن را كسى جز خداوند و استواران در دانش از خاندان محمّد - كه درودهاى خدا بر ايشان باد - نمى‏داند» تا آن كه فرمود : «آيا به تو نگفتم كه اين ، تأويل و تفسيرى دارد. اى ابو عبيده! قرآن ، داراى ناسخ و منسوخ است» .

۱۵۳۳.امام صادق عليه السلام: استواران در دانش ، ما هستيم و ما تأويل آن را مى‏دانيم.

۱۵۳۴.امام جواد عليه السلام: امام صادق عليه السلام فرمود : مردى از پدرش مسائلى را پرسيد و از جمله پاسخ‏هايى كه ايشان به او داد ، اين بود كه فرمود: «به آنها بگو: آيا در آنچه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله از علم خداوند، اظهار كرده است ، اختلافى بوده؟ اگر گفتند: نه ، به آنان بگو: پس كسى كه حكمى مخالف دهد، آيا مخالفت پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كرده است؟ خواهند گفت: آرى. و اگر بگويند: نه، سخن نخست خويش را نقض كرده‏اند . سپس به ايشان بگو: تأويل قرآن را كسى جز خدا و استواران در دانش نمى‏داند. اگر گفتند: استواران در دانش ، چه كسانى هستند؟ بگو: كسى كه در دانش او ، اختلاف [و تناقض‏] نيست. اگر گفتند: او كيست؟ بگو: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله داراى آن دانش بود ... و اگر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كسى را جانشين [خويش در آن‏] قرار نداده باشد ، قطعاً كسانى را كه در پشت پدران اند و پس از او به دنيا مى‏آيند ، به حال خود رها كرده است» .
مرد پرسيد: آيا قرآن براى آنان بسنده نيست؟
فرمود: «چرا، به شرط اين كه كسى را بيابند كه آن را تفسير كند» .
مرد پرسيد: آيا پيامبر خدا آن را تفسير كرد؟
فرمود: «آرى! آن را براى يك مرد ، تفسير كرد و آن مرد را هم به امّت ، معرّفى نمود و او على بن ابى طالب بود» تا آن جا كه فرمود : «محكم ، دو چيز نيست ؛ بلكه يك چيز است . پس هر كس حكمى دهد كه در آن اختلافى نيست ، حكم او از حكم خداست، و هر كس حكمى دهد كه در آن اختلاف است و فكر كند كه حكم او درست است، در واقع به حكم طاغوت ، حكم كرده است» .


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
76

۱۵۳۱.تفسير العيّاشي عن بريد بن معاوية : قُلتُ لِأَبي جَعفَرٍ عليه السلام : قَولُ اللَّهِ : (وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ) قالَ : يَعني تَأويلَ القُرآنِ كُلَّهُ (إِلَّا اللَّهُ وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ) فَرَسولُ اللَّهِ أفضَلُ الرّاسِخينَ ، قَد عَلَّمَهُ اللَّهُ جَميعَ ما أنزَلَ عَلَيهِ مِنَ التَّنزيلِ وَالتَّأويلِ ، وما كانَ اللَّهُ مُنزِلاً عَلَيهِ شَيئاً لَم يُعَلِّمهُ تَأويلَهُ ، وأوصِياؤُهُ مِن بَعدِهِ يَعلَمونَهُ كُلَّهُ ، فَقالَ الَّذينَ لا يَعلَمونَ : ما نَقولُ إذا لَم نَعلَم تَأويلَهُ ؟ فَأَجابَهُمُ اللَّهُ : (يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا) وَالقُرآنُ لَهُ خاصٌّ وعامٌّ ، وناسِخٌ ومَنسوخٌ ومُحكَمٌ ، فَالرّاسِخونَ فِي العِلمِ يَعلَمونَهُ .۱

۱۵۳۲.الكافي عن أبي عبيدة : سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ عليه السلام عَن قَولِ اللَّهِ عزّ وجلّ : (الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِى أَدْنَى الْأَرْضِ)۲ فَقالَ: يا أبا عُبَيدَةَ ، إنَّ لِهذا تَأويلاً لا يَعلَمُهُ إلَّا اللَّهُ وَالرّاسِخونَ فِي العِلمِ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِم - إلى‏ أن قالَ: - ألَم أقُل لَكُم : إنَّ لِهذا تَأويلاً وتَفسيراً ، وَالقُرآنُ - يا أبا عُبَيدَةَ - ناسِخٌ ومَنسوخٌ .۳

۱۵۳۳.الإمام الصادق عليه السلام : نَحنُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ ، ونَحنُ نَعلَمُ تَأويلَهُ .۴

۱۵۳۴.الإمام الجواد عليه السلام : قالَ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام : إنَّ رَجُلاً سَأَلَ أباهُ عَن مَسائِلَ ، فَكانَ مِمّا أجابَهُ بِهِ أن قالَ: قُل لَهُم: هَل كانَ فيما أظهَرَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله مِن عِلمِ اللَّهِ اختِلافٌ؟ فَإِن قالوا: لا ، فَقُل لَهُم: فَمَن حَكَمَ بِحُكمٍ فيهِ اختِلافٌ ، فَهَل خالَفَ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله؟ فَيَقولونَ: نَعَم ، فَإِن قالوا: لا ، فَقَد نَقَضوا أوَّلَ كَلامِهِم ، فَقُل لَهُم : (وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّ سِخُونَ فِى الْعِلْمِ) ، فَإِن قالوا: مَنِ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ؟ فَقُل: مَن لا يَختَلِفُ في عِلمِهِ ، فَإِن قالوا: مَن ذاكَ؟ فَقُل: كانَ رَسولُ اللَّهِ صاحِبَ ذاكَ - إلى‏ أن قالَ - : وإن كانَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله لَم يَستَخلِف أحَداً فَقَد ضَيَّعَ مَن في أصلابِ الرِّجالِ مِمَّن يَكونُ بَعدَهُ ، قالَ: وما يَكفيهِمُ القُرآنُ؟ قالَ: بَلى‏ ، لَو وَجَدوا لَهُ مُفَسِّراً ، قالَ: وما فَسَّرَهُ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله؟ قالَ: بَلى‏ ، قَد فَسَّرَهُ لِرَجُلٍ واحِدٍ ، وفَسَّرَ لِلاُمَّةِ شَأنَ ذلِكَ الرَّجُلِ ، وهُوَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام - إلى‏ أن قالَ - :
وَالمُحكَمُ لَيسَ بِشَيئَينِ إنَّما هُوَ شَي‏ءٌ واحِدٌ ، فَمَن حَكَمَ بحُِكمٍ لَيسَ فيهِ اختِلافٌ ، فَحُكمُهُ مِن حُكمِ‏اللَّهِ عزّ وجلّ، ومَن حَكَمَ بِحُكمٍ فيهِ اختِلافٌ فَرَأى‏ أنَّهُ مُصيبٌ، فَقَد حَكَمَ بِحُكمِ الطّاغوتِ.۵

1.تفسير العيّاشي: ج ۱ ص ۱۶۴ ح ۶ ، الكافي: ج ۱ ص ۲۱۳ ح ۲ ، بصائر الدرجات: ص ۲۰۴ ح ۸ كلاهما عن أحدهما عليهما السلام وص ۲۰۳ ح ۴ ، تفسير القمّي: ج ۱ ص ۹۶ ، مجمع البيان: ج ۲ ص ۷۰۱ كلاهما نحوه .

2.الروم: ۱ - ۳ .

3.الكافي: ج ۸ ص ۲۶۹ ح ۳۹۷ ، تفسير القمّي: ج ۲ ص ۱۵۲ .

4.الكافي: ج ۱ ص ۲۱۳ ح ۱ ، تفسير العيّاشي: ج ۱ ص ۱۶۴ ح ۸ ، تأويل الآيات الظاهرة: ج ۱ ص ۱۰۰ ح ۲ كلّها عن أبي بصير ، بصائر الدرجات: ص‏۲۰۴ ح ۷ عن أبي بصير عن الإمام الباقر عليه السلام .

5.وسائل الشيعة: ج ۱۸ ص ۱۳۱ ح ۳ نقلاً عن الكافي عن الحسن بن العبّاس بن الجريش ، وراجع : الكافي: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۱ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5847
صفحه از 580
پرینت  ارسال به