49
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

امام در پاسخ فرمود :
كانَ يَحفَظُ عَلَيَّ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ما كانَ يَنزِلُ عَلَيهِ مِنَ القُرآنِ وأنَا عَنهُ غائِبٌ حَتّى‏ أقدَمَ عَلَيهِ فَيُقرِئُنيهِ ويَقولُ لي : يا عَلِيُّ ، أنزَلَ اللَّهُ عَلَيَّ بَعدَكَ كَذا وكَذا وتَأويلُهُ كَذا وكَذا ، فَيُعَلِّمُني‏تَنزيلَهُ وتَأويلَهُ . ۱
فرمود : «پيامبر خدا ، هر آنچه از قرآن كه در نبودِ من بر وى نازل مى‏شد ، براى من نگه مى‏داشت تا بيايم و مرا به خواندن آن ، وا مى‏داشت و مى‏فرمود : "اى على! پس از رفتن تو ، اين آيه و اين آيه بر من نازل شده و معناى آن ، چنين و چنان است" و تنزيل و تأويل آن را به من مى‏آموخت» .۲

همچنين از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله روايت شده :
مَعاشِرَ النّاسِ ، هذا عَلِيٌّ أخي ووَصِيّي وواعي عِلمي وخَليفَتي في اُمَّتي عَلى‏ مَن آمَنَ بي ، ألا إنَّ تَنزيلَ القُرآنِ عَلَيَّ ، وتَأويلَهُ وتَفسيرَهُ بَعدي عَلَيهِ .۳
اى گروه مردم! اين على ، برادر ، وصىّ ، گنجينه دانش ، و جانشينم در بين امّت من براى ايمان آورندگان به من است . آگاه باشيد كه قرآن بر من نازل شده و تأويل و تفسير آن پس از من ، بر عهده اوست .

و نيز در مسند ابن حنبل از ابوسعيد خدرى نقل شده كه مى‏گويد :
ما در انتظار پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم كه آن حضرت از خانه يكى از همسرانش بيرون آمد . همراه او شديم . كفش پيامبر پاره شد . على عليه السلام ماند تا كفش ايشان را وصله زند . قدرى كه راه رفتيم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله منتظر ايستاد تا على عليه السلام برسد . ما هم توقف كرديم . در اين جا فرمود :
إنَّ مِنكُم مَن يُقاتِلُ عَلى‏ تَأويلِ هذَا القُرآنِ كَما قاتَلتُ عَلى‏ تَنزيلِهِ ، فَاستَشرَفنا وفينا

1.دانش‏نامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۱۰ ص ۵۵۴ ح ۴۹۱۰ .

2.ر . ك : ص ۵۹ (فصل دوم : شناخت تفسير و تأويل / استواران در دانش و در شناخت تأويل) .

3.دانش‏نامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۱۰ ص ۵۵۰ ح ۴۸۹۸ .


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
48

است ... گروهى ديگر گفته‏اند : منظور از تأويل ، معنايى مخالف لفظ است . و اين معنا چنان شايع شده كه كلمه تأويل ، حقيقت ثانوى اين معنا شده ، بعد از اين كه بحسب لفظ براى مطلق ارجاع يا مرجع بوده است . به هر حال ، اين معناى تأويل ، معنايى است كه در ميان متأخران رواج دارد ؛ همان گونه كه معناى اول ، در ميان مفسران قديم رواج داشته است .
نكته شايان توجه، اين است كه در قرآن كريم، به جز يك بار ، در همه موارد،۱كلمه «تأويل» در معناى مخالف ظاهر لفظ به كار رفته است و شايد ، به همين دليل به تدريج اين واژه در معناى مخالف ظاهر لفظ، حقيقت ثانوى گرديده است .

فرق ميان «تأويل» و «تنزيل»

در شمارى از روايات، «تأويل قرآن» در برابر «تنزيل قرآن» قرار گرفته است، مانند آنچه از امام على عليه السلام روايت شده كه مى‏فرمايد :
سَلوني عَن كِتابِ اللَّهِ عَزَّ وجَلَّ ، فَوَاللَّهِ ما نَزَلَت آيَةٌ مِنهُ في لَيلٍ أو نَهارٍ ، ولا مَسيرٍ ولا مُقامٍ ، إلّا وقَد أقرَأَنيها رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله وعَلَّمَني تَأويلَها .۲
از من در باره كتاب خداوند عزّ وجلّ بپرسيد. سوگند به خدا كه هيچ آيه‏اى از آن ، در روز يا در شب ، به هنگام حركت يا هنگام ايستادن ، نازل نشده است ، مگر آن كه پيامبر خدا ، مرا به خواندن آن وا داشته و تأويل آن را به من آموخته است .

سخن امام عليه السلام كه به اين رسيد ابن‏كوا پرسيد :
يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَما كانَ يَنزِلُ عَلَيهِ وأنتَ غائِبٌ عَنهُ ؟
اى امير مؤمنان! در آيه‏هايى كه بر وى (پيامبر صلى اللَّه عليه و آله) نازل شده و تو همراهش نبودى ، چگونه است؟

1.در شانزده مورد .

2.دانش‏نامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۱۰ ص ۵۵۴ ح ۴۹۰۹ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5287
صفحه از 580
پرینت  ارسال به