از اين كه خداوند ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم؟ مانند كسى كه شيطانها او را از راه به در بردهند، و حيران (بر جاى مانده) است؟ براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مىخوانند كه «به سوى ما بيا». بگو: «هدايت خداست كه هدايت (واقعى) است، و دستور يافتهايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم»).
و در مواردى نمونههاى شاخص انسانى به تصوير كشيده مىشوند:
(وَ لَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَآءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ * لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَرُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ .۱
اگر درى از آسمان براى آنان مىگشوديم كه همواره از آن بالا ميرفتند، قطعاً مىگفتند: «در حقيقت، ما چشمبندى شدهايم، بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شدهايم).
قرآن ، انباشته از امثال و ضربالمثل است؛ زيرا تمثيل نه فقط عيب نيست، چنان كه بعضى تمثيل به اشياى پست و حقير را از شأن قرآن دور دانسته و عيب برشمردهاند - ۲ بلكه كمال به شمار مىرود و بر اسرار بلاغت مىافزايد .
چرا كه در قرآن آمده است:
(إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْىِ أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَآ أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَ يَهْدِى بِهِ كَثِيرًا وَ مَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَسِقِينَ .۳
خداى را از اين كه به پشهاى - يا فروتر (يا فراتر) از آن - مثل زند، شرم نيايد، پس كسانى كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن (مَثَل) از جانب پروردگارشان بجاست؛ ولى كسانى كه به كفر گراييدهاند مىگويند: «خدا از اين مَثَل چه قصد داشته است». (خدا) بسيارى را با آن گمراه، و بسيارى را با آن راهنمايى مىكند؛ و(لى) جز نافرمانان را با آن گمراه نمىكند).