399
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

است) قصص خود را مجموعه‏اى از حقايق غيبى مى‏داند كه پيامبر هم از آن آگاه نبود.
تمثيل قصصى، سرگذشت اقوام پيشين را براى عبرت آيندگان بيان مى‏كند كه تمام قصص قرآن از اين دسته اند و در حقيقت در بردارنده نوعى تشبيه مخفى هستند كه آن، تشبيه آيندگان به گذشتگان است . از اين روست كه قرآن عذاب‏هاى نازل شده بر امت‏هاى پيشين را «مَثُلات» خوانده است:
(وَ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلَتُ؛۱
پيش از آنان عذاب‏هاى عبرت‏انگيز نازل شده است)
.
و از اين آيات اند:
(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَلِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيًْا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّ خِلِينَ .۲
خداوند براى كسانى كه كفر ورزيده‏اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده كه آن دو در نكاح دو بنده از بندگان شايسته ما بودند و به آنها خيانت كردند و كارى از دست شوهران آنها در برابر خدا ساخته نبود، و گفته شد با داخل‏شوندگان ، داخل آتش شويد)
.
در مقابل، برخى ديگر قصص قرآن را غير از تمثيل دانسته و آورده‏اند كه تمثيل عبارت است از تنزيل و رقيق كردن معارف بلند به وسيله مَثل آوردن؛ ولى قصص قرآنى بازگو كردن متن ماجراى واقعى گذشتگان است و چنين ادعا كرده‏اند كه قرآن، هر جا كه بيان تمثيلى دارد براى آن قرينه‏اى مى‏آورد تا از اشتباه جلوگيرى كند و به سوره «حشر» مثال زده‏اند كه در آن براى عظمت قرآن ، تمثيلى مى‏آورد و در پايان آن به عنوان قرينه، مى‏فرمايد:

1.رعد : آيه ۶ .

2.تحريم : آيه ۱۰ .


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
398

امثال كامنه، امثالى هستند كه در ظاهر عبارت به صراحت به مثل بودن آنها اشاره نشده است؛ . ۱ ولى از جان كلام مى‏توان مثلى را بيرون كشيد؛ مانند :
(وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَ لِكَ نُصَرِّفُ الأَْيَتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ .۲
زمين پاك و آماده، گياهش به اذن پروردگارش بر مى‏آيد؛ و زمين ناپاك و نامناسب جز اندك و بى‏فايده از آن بر نمى‏آيد. اين گونه آيات خود را براى گروهى كه شكر مى‏گزارند، گونه گون بيان مى‏كنيم)
.
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله اين آيه را مثلى پنهان شده و از امثال كامنه قرآن معرفى كرده و مراد از «بلد طيب» را دل پاك مومن، و مقصود از «بلد خبيث» را دل ناپاك انسان شرور و كافر دانسته است.
برخى تمثيل را در سه قسم رمزى، قصصى و طبيعى جاى داده و بر آن رفته‏اند كه فقط تمثيل قصصى و طبيعى در قرآن وجود دارد.۳ منظور از تمثيل رمزى داستان‏هايى است كه از زبان پرندگان و گياهان و حتى جمادات بيان مى‏شوند كه بعضى، قصص قرآنى چون داستان مورچه با سليمان را از اين مقوله دانسته‏اند، در حالى كه چنين تفسيرى بر خلاف تصريح قرآن است؛ چرا كه اين كتاب بر طبق آيه (لَقَدْ كَانَ فِى قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِاُّوْلِى الْأَلْبَبِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى‏ وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِى بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛۴ به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است. اين قصص، سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصديقِ آنچه از كتاب‏هايى است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان مى‏آورند، رهنمود و رحمتى

1.البرهان فى علوم القرآن : ج‏۱ ص‏۴۸۶.

2.اعراف : آيه ۵۸.

3.الأمثال فى القرآن الكريم : ص‏۱۹ - ۲۱.

4.يوسف : آيه ۱۱۱.

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5646
صفحه از 580
پرینت  ارسال به