«مَثَل» و «مِثْل» در قرآن به «اَمثال» جمع بسته شده است؛ براى نمونه واژه «أمثال» در آيه (وَ إِن تَتَوَلَّوْاْ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُواْ أَمْثَلَكُم؛۱ و اگر روى برتابيد (خدا) جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود) جمع مِثْل و در آيه (تُؤْتِى أُكُلَهَا كُلَّ حِينِ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُنَ؛۲ ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد و خدا مَثَلها را براى مردم مىزند، شايد كه آنان پند گيرند) جمع مَثَل است.
ويژگىها و اهداف تمثيلات قرآنى
افزون بر آنچه در فوايد و ويژگىهاى تمثيل بيان شد مىتوان هدف تمثيلات قرآنى را از خود آيات قرآن به دست آورد؛ چرا كه قرآن در آياتى چند به ضرورت بهرهگيرى از مثل و امثال براى تبيين مقاصد و معارف خود تأكيد كرده است كه از آن آيات اند:
(وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِى هَذَا الْقُرْءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٍ .۳
ما در اين قرآن براى مردم از هر چيز نمونهاى آورديم)(وَ تِلْكَ الْأَمْثَلُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا يَعْقِلُهَآ إِلَّا الْعَلِمُونَ .۴
اينها مثالهايىاند كه ما براى مردم مىزنيم و جز دانايان آن را درك نمىكنند) .
(وَ تِلْكَ الْأَمْثَلُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ... .۵
اينها مثالهايىاند كه براى مردم مىزنيم، شايد در آنها بينديشند).
جامعيت و وسعت تمثيلات قرآنى به گونهاى كه شامل اشخاص، اقوال، افكار، رخدادهاى تاريخى مختلف، روحيات گوناگون بشر و... مىشود، از ويژگىهاى منحصر به فرد اين كتاب الهى است. مقايسه ميان مفاهيم مخالف و مشابه، از ديگر