339
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

ج - مجادله در دين‏

قرآن‏

(و كسانى كه در باره خدا پس از اجابت [ دعوت ] او ، به مجادله مى‏پردازند، حجّتشان پيش پروردگارشان باطل است و خشمى [ از خدا ] برايشان است و براى آنان عذابى سخت خواهد بود).

(كسانى كه به آن [ قيامت ] ايمان ندارند ، شتاب‏زده آن را مى‏خواهند و كسانى كه ايمان آورده‏اند، از آن هراسناك اند و مى‏دانند كه آن حق است. بدان آنان كه در مورد قيامت ترديد مى‏ورزند، قطعاً در گم‏راهى‏اى دور و درازند).

(و گفتند: «آيا معبودان ما بهترند ، يا او؟» . آن [ مثال ] را جز از راه جدل براى تو نزدند ؛ بلكه آنان مردمى جدل‏پيشه اند).

(و [ لوط ] ، آنها را از عذاب ما سخت بيم داده بود ؛ ولى در تهديدها[ ى ما ] به جدال برخاستند).

(سپس نزديك آمد و نزديك‏تر شد، تا [ فاصله‏اش ] به قدرِ [ طول ] دو كمان يا نزديك‏تر شد . آن گاه به بنده‏اش آنچه را بايد وحى كند، وحى فرمود. آنچه را دل ديد ، انكار نكرد. آيا در آنچه ديده است ، با او جدال مى‏كنيد؟).

(و به راستى، به سوى ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم كه: «خدا را بپرستيد» . پس به ناگاه ، آنان دو دسته متخاصم شدند. [ صالح ]گفت: «اى قوم من! چرا پيش از [ جُستنِ ] نيكى، شتاب‏زده خواهان بدى هستيد؟ چرا از خدا آمرزش نمى‏خواهيد؟ باشد كه مورد رحمت قرار گيريد» . گفتند: ما به تو و به هر كس كه همراه توست ، شگونِ بد زديم . گفت: «سرنوشت خوب و بدتان ، پيش خداست ؛ بلكه شما مردمى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفته‏ايد»).

(بگو: «پروردگارم به شماره آنها آگاه‏تر است . جز اندكى [ كسى شماره ] آنها را نمى‏داند» . پس در باره ايشان جز به صورت ظاهر ، جدال مكن و در مورد آنها از هيچ كس جويا مشو).

حديث‏

۱۷۷۴.المعجم الكبير - به نقل از ابو درداء و ابو امامه و واثلة بن اسقع و اَ نَس بن مالك - : روزى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله بر ما وارد شد و ما مشغول بحث و مجادله در باره چيزى از امور دين بوديم. ايشان چنان عصبانى شد كه تا آن زمان ، آن گونه عصبانى نشده بود . سپس بر ما فرياد زد و فرمود: «آرام، اى امّت محمّد! پيشينيان شما به خاطر همين كار ، نابود شدند. مجادله را رها كنيد كه خير و فايده چندانى در آن نيست. مجادله را رها كنيد؛ زيرا مؤمن ، مجادله نمى‏كند. مجادله را رها كنيد؛ زيرا مجادله‏گر قطعاً زيان مى‏بيند. مجادله را رها كنيد؛ زيرا تو را همين گناه بس كه پيوسته مجادله كنى. مجادله را رها كنيد؛ زيرا مجادله‏گر را در روز قيامت ، شفاعت نمى‏كنم. مجادله را رها كنيد؛ زيرا كسى كه مجادله را در حالى رها كند كه حق با اوست، من برايش سه خانه در حومه و وسط و بالاى بهشت ، ضمانت مى‏كنم. مجادله را رها كنيد؛ زيرا نخستين چيزى كه پروردگارم ، مرا پس از نهى از بت‏پرستى، از آن نهى فرمود، مجادله بود» .


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
338

ج - الجِدالُ فِي الدّينِ‏

الكتاب‏

( وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِى اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ) .۱

( يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِى السَّاعَةِ لَفِى ضَلَلٍ بَعِيدٍ ) .۲

( وَ قَالُواْ ءَأَ لِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ) .۳

( وَ لَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْاْ بِالنُّذُرِ ) .۴

( ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى‏ * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى‏ * فَأَوْحَى‏ إِلَى‏ عَبْدِهِ مَا أَوْحَى‏ * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى‏ * أَفَتُمَرُونَهُ عَلَى‏ مَا يَرَى‏ ) .۵

( وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى‏ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَلِحًا أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ * قَالَ يَقَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ * قَالُواْ اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ) .۶

( قُل رَّبِّى أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَهِرًا وَ لَا تَسْتَفْتِ فِيهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا ) .۷

الحديث‏

۱۷۷۴.المعجم الكبير عن أبي الدرداء وأبي اُمامة وواثلة بن الأسقع وأنس بن مالك : خَرَجَ عَلَينا رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله يَوماً ونَحنُ نَتَمارى‏ في شَي‏ءٍ مِن أمرِ الدّينِ ، فَغَضِبَ غَضَباً شَديداً لَم يَغضَب مِثلَهُ ، ثُمَّ انتَهَرَنا۸ ، فَقالَ : مَهلاً يا اُمَّةَ مُحَمَّدٍ! إنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِهذا ، ذَرُوا المِراءَ لِقِلَّةِ خَيرِهِ ، ذَرُوا المِراءَ۹ فَإِنَّ المُؤمِنَ لا يُماري ، ذَرُوا المِراءَ فَإِنَّ المُماري قَد تَمَّت‏۱۰ خَسارَتُهُ ، ذَرُوا المِراءَ فَكَفاكَ إثماً أن لا تَزالَ مُمارِياً ، ذَرُوا المِراءَ فَإِنَّ المُماري لا أشفَعُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ ، ذَرُوا المِراءَ فَأَنَا زَعيمٌ بِثَلاثَةِ أبياتٍ‏۱۱ فِي الجَنَّةِ في رِباضها ووَسَطِها وأعلاها لِمَن تَرَكَ المِراءَ وَهُوَ صادِقٌ ، ذَرُوا المِراءَ فَإِنَّ أوَّلَ ما نَهاني عَنهُ رَبّي بَعدَ عِبادَةِ الأَوثانِ المِراءُ .۱۲

1.الشورى‏ : ۱۶ .

2.الشورى‏ : ۱۸ .

3.الزخرف : ۵۸ .

4.القمر : ۳۶ .

5.النجم : ۸ - ۱۲ .

6.النمل : ۴۵ - ۴۷ .

7.الكهف : ۲۲ .

8.انتهر فلاناً : بالغ في نهرهِ (معجم مقاييس اللغة : «انتَهَرَ») .

9.في المعجم الكبير : «أخذوا المراء» والظاهر أنّه تصحيف ، ومافي المتن من كنز العمّال ، والترغيب والترهيب .

10.في المعجم الكبير : «نَمَت» وما في المتن من كنز العمّال ، والترغيب والترهيب .

11.في المعجم الكبير : «بثلاث آيات» وهو تصحيف ، وما في المتن من كنز العمّال ، والترغيب والترهيب .

12.المعجم الكبير : ج ۸ ص ۱۵۲ ح ۷۶۵۹ ، الترغيب والترهيب : ج ۱ ص ۱۳۱ ح ۲ ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۶۴۴ ح ۸۳۱۲ ؛ منية المريد : ص ۳۱۶ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۳۸ ح ۵۴ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5513
صفحه از 580
پرینت  ارسال به