۲ / ۳
اندرزهاى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله
قرآن
(با حكمت و اندرزِ نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به آن [ شيوهاى ] كه نيكوتر است ، مجادله نماى. در حقيقت، پروردگار تو به [ حال ] كسى كه از راه او منحرف شده ، داناتر، و او به [ حال ] راهيافتگان [ نيز ] داناتر است).
(بگو: من فقط به شما يك اندرز مىدهم كه: دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد . سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچ گونه ديوانگى ندارد. او براى شما ، جز هشدار دهندهاى از عذاب سختى كه در پيش است ، نيست).
حديث۱
۱۷۵۳.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: چه شده است كه مىبينم دنيا دوستى بر بسيارى از مردم ، چيره آمده است ، تا جايى كه گويى مرگ در اين دنيا براى غير آنان نوشته شده است! ... آيا ماندگانشان از رفتگانشان اندرز نمىگيرند؟! اينان نمىدانند و هر گونه اندرزى در كتاب خدا را از ياد بردهاند و خود را از شرّ هر فرجام بدى ، در امان مىدانند!
۱۷۵۴.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: در دنيا چنان باش كه گويى غريبهاى يا رهگذرى هستى، و خودت را از مردگان به شمار آور، و چون صبح خويش را آغاز كردى ، وعده شب به خود مده، و چون شبت را آغاز نمودى ، وعده صبح به خويشتن مده، و از دوران تندرستىات براى هنگام بيمارىات بهره گير، و از جوانىات براى پيرىات، و از زندگىات براى مرگت؛ زيرا تو نمىدانى كه فردا چه نام خواهى گرفت.
۱۷۵۵.پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله: اى مردم! گويى مرگ در اين دنيا براى غير ما نوشته شده، و انگار كه حق در آن، بر غير ما واجب گشته است، و گويى مردگانى كه تشييع مىشوند ، مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما باز مىگردند! خانههاى آنها گورهايشان است، و ميراث آنان را چنان مىخوريم كه گويى پس از آنها جاودانهايم. خود را از هر بلاى سخت و بنيادكنى ، ايمن مىپنداريم و هر اندرزى را از ياد بردهايم! خوشا آن كه عيبش او را از پرداختن به عيبهاى مردم، باز دارد، و از مالى كه از راه حلال و غير معصيت به دست آورده است، خرج كند و به بينوايان و مستمندان رحم آورد، و با مردمان فهميده و خردمند بياميزد، و از سنّت ، پيروى كند و از آن به بدعت ، گام ننهد، و زيادىِ مالش را انفاق كند، و زيادىِ گفتارش را نگه دارد! خوشا آن كه نهادش نيكو و سرشتش پاك است!