299
شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم

(و چون آنچه را به سوى اين پيامبر ، نازل شده، بشنوند، مى‏بينى بر اثر آن حقيقتى كه شناخته‏اند، اشك از چشم‏هايشان سرازير مى‏شود. مى‏گويند: پروردگارا! ما ايمان آورده‏ايم . پس ما را در زمره گواهان بنويس. و براى ما چه [ عذرى ]است كه به خدا و آنچه از حق به ما رسيده، ايمان نياوريم ، حال آن كه چشم داريم كه پروردگارمان ما را با گروه شايستگان [ به بهشت ] در آورد؟!).

(بگو: به من خبر دهيد اگر اين [ قرآن ] از نزد خدا باشد و شما بِدان كافر شده باشيد و شاهدى از فرزندان اسرائيل به مشابهت آن [ با تورات ] گواهى داده و [به آن‏] ايمان آورده باشد، و شما تكبّر نموده باشيد [ ، آيا باز هم شما ستمكار نيستيد ]؟ البتّه خدا قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند).

حديث‏

۱۷۳۷.تفسير القمّى: آيه (كسانى كه به ايشان ، كتاب [ آسمانى ] داده‏ايم، همان گونه كه پسران خود را مى‏شناسند ، او را مى‏شناسند.)، [چون نازل شد ،] عمر بن خطّاب به عبد اللَّه بن سلام گفت: آيا شما محمّد را در كتابتان مى‏شناسيد؟
عبد اللَّه گفت: آرى. به خدا سوگند كه هر گاه او را در ميان شما ببينيم، وى را از طريق صفاتى كه خدا از او برايمان بيان نموده است، مى‏شناسيم ، همان گونه كه هر يك از ما، فرزند خود را هر گاه در ميان ديگر كودكان ببيند، مى‏شناسد. سوگند به آن كه پسر سلام به او سوگند مى‏خورد، من اين محمّد را بهتر از فرزندم مى‏شناسم.

۱۷۳۸.الطبقات الكبرى - به نقل از ابن عبّاس - : قريش، نضر بن حارث بن علقمه و عقبة بن ابى مُعَيط و چند نفر ديگر را نزد يهوديان يثرب فرستادند و به آنها گفتند: از آنها در باره محمّد بپرسيد.
آن عدّه، به مدينه وارد شدند و گفتند: ما براى موضوعى كه در ميان ما رخ داده است ، نزد شما آمده‏ايم . جوانى يتيم و بى‏مقدار از ما ، سخن بزرگى مى‏گويد و مدّعى است كه فرستاده رحمان است، در حالى كه ما رحمانى جز رحمانِ يمامه نمى‏شناسيم!
يهوديان گفتند: اوصاف او را براى ما بگوييد.
فرستادگان قريش ، اوصاف پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را براى آنان بيان كردند. يهوديان پرسيدند: از شما چه كسانى پيرو او شده‏اند؟
گفتند: فرومايگان ما.
يكى از ملّايان يهود خنديد و گفت: اين ، همان پيامبرى است كه صفاتش را مى‏دانيم، و مى‏دانيم كه قوم خود او ، سرسخت‏ترين دشمنانش هستند.


شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
298

(وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى‏ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِ‏ّ يَقُولُونَ رَبَّنَا ءَامَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّهِدِينَ * وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِ‏ّ وَنَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّلِحِينَ) .۱

(قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ كَفَرْتُم بِهِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِّن بَنِى إِسْرَ ءِيلَ عَلَى‏ مِثْلِهِ فََامَنَ وَ اسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّلِمِينَ ) .۲

الحديث‏

۱۷۳۷.تفسير القمّي : أمَّا قَولُهُ : (الَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَبَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ)۳الآيَة ، فَإنَّ عُمَرَ بنَ الخَطَّابِ قالَ لِعَبدِاللَّهِ بنِ سَلامٍ : هَل تَعرِفونَ مُحَمَّداً في كِتابِكُم؟ قالَ : نَعَم ، وَاللَّهِ نَعرِفُهُ بِالنَّعتِ الَّذي نَعَتَ اللَّهُ لَنا إذا رَأيناهُ فيكُم ، كَما يَعرِفُ أحَدُنا ابنَهُ إذا رَآهُ مَعَ الغِلمانِ ، وَالَّذي يَحلِفُ بهِ ابنُ سَلامٍ لَأَنا بِمُحَمَّدٍ هذا أشَدُّ مَعرِفَةً مِنِّي بِابنِي .۴

۱۷۳۸.الطبقات الكبرى‏ عن ابن عبّاس : بَعَثَت قُرَيشٌ النَّضرَ بنَ الحارِثِ بنِ عَلقَمةَ وعُقبَةَ بنَ أبي مُعَيطٍ وغَيرَهُما إلى‏ يَهودِ يَثرِبَ وقالوا لَهُم : سَلوهُم عَن مُحَمَّدٍ . فَقَدِموا المَدينَةَ فَقالوا : أتَيناكُم لِأمرٍ حَدَثَ فينا؛ مِنَّا غُلامٌ يَتيمٌ حَقيرٌ يَقولُ قَولاً عَظيماً ، يَزعُمُ أ نَّهُ رَسولُ الرَّحمنِ ، ولا نَعرِفُ الرَّحمنَ إلَّا رَحمانَ اليَمامَةِ !
قالوا : صِفوا لَنا صِفَتَهُ ، فَوَصَفوا لَهُم ، قالوا : فَمَن تَبِعَهُ مِنكُم ؟ قالوا : سَفِلَتُنا ، فَضَحِكَ حَبرٌ مِنهُم ، وقالَ : هذا النَّبيُّ الَّذي نَجِدُ نَعتَهُ ونَجِدُ قَومَهُ أشَدَّ النَّاسِ لَهُ عَداوةً .۵

1.المائدة : ۸۳ و ۸۴ .

2.الأحقاف : ۱۰ .

3.البقرة : ۱۴۶ ، الأنعام : ۲۰ .

4.تفسير القمّي : ج ۱ ص ۱۹۵ ، بحار الأنوار : ج ۱۵ ص ۱۸۰ ح ۲ .

5.الطبقات الكبرى‏ : ج ۱ ص ۱۶۵ ، الدرّ المنثور : ج ۳ ص ۵۷۹ .

  • نام منبع :
    شناخت‌نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران، اصغر هادوي کاشاني، محمّد احسانى‏فر لنگرودى، علي‌رضا نظري خرّم، محمّدرضا حسين‌زاده، علي شاه‌ علي‌زاده، حميد رضا شيخي (مترجم)
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    02/01/1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5639
صفحه از 580
پرینت  ارسال به