۱۶۳۴.معانى الأخبار - به نقل از محمّد بن عيسى بن عبيد - : از امام هادى عليه السلام در مورد اين سخن خداى عزّ وجلّ : (و روز رستاخيز، زمين، يكسره در قبضه [قدرت] اوست و آسمانها به دست راست او پيچيده مىشوند) پرسيدم.
امام عليه السلام فرمود: «اين، بيانگر توبيخ خداى پاك و بلند مرتبه، نسبت به كسى است كه او را به آفريدهاش همانند مىسازد. آيا نمىبينى كه مىفرمايد: (و خدا را چنان كه شايسته اوست، نشناختند، و روز رستاخيز، زمين، يكسره در قبضه [قدرت ]اوست و آسمانها به دست راست او پيچيده مىشوند)، همان طور كه خداى عزّ وجلّ فرمود: (و خدا را چنان كه شايسته اوست، نشناختند، آن گاه كه گفتند: خدا بر هيچ آدمى، هيچ چيز، فرو نفرستاد) و آن گاه، خدا خودش را از [داشتن] قبضه و دست راست پيراسته كرد و فرمود : (پاك است او، و برتر است از آنچه با او شريك مىگيرند).
۱۶۳۵.التوحيد - به نقل از ابو معمّر سعدانى - : مردى خدمت امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام رسيد و گفت: اى امير مؤمنان! من در كتاب نازل شده خدا، ترديد پيدا كردهام.
امام عليه السلام به او فرمود: «مادرت به عزايت بنشيند! چگونه در كتاب نازل شده خدا ترديد پيدا كردى؟».
گفت: ديدم كه بخشى از كتاب خدا بخشى ديگر را تكذيب مىكند . پس چگونه در آن ترديد نكنم؟
على بن ابى طالب عليه السلام فرمود: «بخشهايى از كتاب خدا، بخشهاى ديگر را تأييد مىكنند؛ ولى بخشهايى، بخشهاى ديگر را تكذيب نمىكنند. اما تو از خردى برخوردار نيستى كه با آن از قرآن بهره ببرى. حالا در آنچه از كتاب خداى عزّ وجلّ كه ترديد كردى، بگو» .
آن مرد گفت: در كتاب خداوند ديدم كه مىگويد: (امروز، آنها را فراموش مىكنيم، همان گونه كه آنها ديدار امروزشان را فراموش كردند) و نيز مىگويد: (خدا را فراموش كردند . پس خدا نيز آنان را فراموش كرد) و مىگويد: (پروردگار تو، فراموشكار نيست). يك بار خبر مىدهد كه خدا را فراموش مىكند يك بار خبر مىدهد كه خدا فراموش نمىكند. اى امير مؤمنان! اين، چه طور مىشود؟
فرمود: «... امّا اين سخن خداوند: (خدا را فراموش كردند. پس خداوند نيز آنان را فراموش كرد)، يعنى آنها خدا را در دنيا از ياد بردند و اطاعتش نكردند، و خداوند هم در آخرت، آنها را از ياد مىبرد؛ يعنى برايشان هيچ ثوابى قرار نمىدهد. پس، از خير محروم مىشوند و از ياد مىروند . همين طور است تفسير اين سخن خداى عزّ وجلّ: (امروز، آنها را فراموش مىكنيم، همان گونه كه آنها ديدار امروزشان را فراموش كردند) و منظور، اين است كه به آنها ثواب نمىدهد، آن گونه كه به اوليايش - كه آن هنگام كه به او و به فرستادگانش ايمان آوردند و از غيب بيمناك گشتند، در دنيا مطيع او و به ياد او بودند - ، ثواب مىدهد .
امّا اين سخن خداوند: (پروردگار تو، فراموشكار نيست)، بدين معناست كه پروردگار پاك و بلندمرتبه ما كه بسيار والاست، كسى نيست كه فراموش كند و غفلت نمايد؛ بلكه نگه دارنده و داناست. عرب گاهى در باره فراموشى چنين مىگويد: "فلانى، ما را از ياد برده و ياد ما نمىكند"، يعنى فرمان خيرى در باره ما صادر نمىكند و ما را مشمول خير قرار نمىدهد . پس آنچه خداى عزّ وجلّ گفته است، فهميدى؟» .
او گفت: آرى، مشكلى را برايم گشودى - خداوند مشكلى را از تو بگشايد - و گرهى از من باز كردى . خداوند، پاداشت را بزرگ گرداند!