است - ناشى از آن است كه برخى لغتشناسان، معناى اصلى مادّه «سَفْر» را كشف و آشكار شدن دانستهاند ، با اين توضيح كه اين دو مادّه ، علاوه بر لفظ در معنا نيز مشابه اند ؛ زيرا هر يك مصداقى از روشن شدن معنا را ارائه مىنمايد .
اما بررسى موارد استعمال اين دو مادّه نشان مىدهد كه اوّلى بيشتر در مورد اظهار معناى معقول و آشكار كردن مطالب معنوى ، و دومى براى آشكار نمودن اشياى خارجى و محسوس استفاده مىشود . گفتنى است كه اين دو ديدگاه منافاتى با هم ندارند.
همچنين گفته شده كه اصل واژه «تفسير»، سُريانى است و در متون قديمىِ اين زبان، به معناى شرح و توضيح كتاب مقدّس، فراوان به كار رفته است .۱
واژهشناسى «تأويل»
واژه «تأويل»، مصدر باب تفعيل ، از ريشه «أول» است. به عقيده ابن فارس ، اين ريشه، دو معناى اصلى دارد : آغاز يك چيز و پايان آن .۲
به نظر مىرسد كه واژهشناسان ، با در نظر گرفتن ريشه لغوى «تأويل» و كاربردهاى آن ، تعاريفِ به ظاهر متفاوتى از اين واژه به دست دادهاند :
۱ . برخى «تأويل» را مترادف با «تفسير» و «معنا» دانستهاند ، چنان كه از ابو العباس احمد بن يحيى نقل شده كه مىگويد :
أَلتَّأويلُ وَ المَعنى وَ التَفسيرُ واحِدٌ .۳
تأويل و معنا و تفسير، يك چيزند.
1.گفتنى است كه آنچه در واژهشناسى «تفسير» ملاحظه شد، برگرفته از مقاله آقاى مهرداد عباسى در دانشنامه جهان اسلام (ج ۷ ص ۶۱۹ - ۶۲۰) است . براى آشنايى با منابع اين نظريه مىتوانيد به همين مأخذ مراجعه فرماييد .
2.معجم مقاييس اللغة: مادّه «أول» .
3.لسان العرب: ماده «أول» .