(احساسات درونى) متبدل مىشوند».۱
علّامه طباطبایی به این دلیل که برهان، به حقایق و هستها و نیستها مربوط است، آن را در خصوص اعتباریات جاری نمیداند: «در مورد اعتباریات نمیتوان دست توقع بهسوی برهان دراز کرد؛ زیرا مورد جریان برهان حقایق میباشد و بس».۲
علّامه طباطبایی با بحث اعتباریات درصدد تحلیل امور متعددی همچون افعال اختیاری انسان، حُسن و قُبح افعال انسان، پیدایش برخی نهادهای اجتماعی مانند مالکیت و ریاست است، اما آن چه در بحث ما مهم است حُسن و قُبح افعال است. البته، پیش از آن به چگونگی تحلیل افعال اختیاری بر اساس بایدهای اعتباری، اشارهای خواهیم داشت.
علّامه، اعتباریات را دو قسم میکند: اعتباریات پیش از اجتماع و اعتباریات پس از اجتماع؛ متعلق اعتباریات نوع اول، قائم به شخص هستند و متعلق اعتباریات قسم دوم، قائم به نوع مجتمع.۳ او باید و وجوبی که بر اساس آن، افعال اختیاری انسان تحلیل میشود و نیز حُسن و قُبح افعال را از قسم اعتباریات پیش از اجتماع دانسته و درباره بحث اوّل، میگوید:
انسان در نخستین بار بکار انداختن قوای فعّاله خود نسبت ضرورت و وجوب (باید) را میان خود و میان صورت احساسی خود که به نتیجه عمل تطبیق مینماید، میگذارد و حال آنکه این نسبت بحسب حقیقت در میان قوای فعّاله و حرکات حقیقی صادره آنها جای دارد، پس نسبت نامبرده اعتباری خواهد بود و از اینجا روشن میشود: ۱) نخستین ادراک اعتباری از اعتباریات عملی که انسان میتواند بسازد همان نسبت