ذاتی و واقعی را دارد یا خیر. عنوان حُسن و قُبح عقلی ناظر به این بحث است. البته، گاه از این عنوان، هر سه حوزه مربوط به حُسن و قُبح قصد میشود. بحث معرفتشناسی، مبتنی بر بحث معناشناسی و وجودشناسی است. بنابراین، با توجه به دیدگاه مختار در آن دو بحث، مراد از حُسن و قُبح عقلی، این است که عقل میتواند، دستکم در پارهای موارد ضرورت اخلاقی افعال و سزاوار فعل یا ترک بودن را که امری واقعی است، درک کند.
نکته مهم این است که درک عقل، درکی روشن و بدیهی و یقینی است؛ زیرا اگر عقل به صورت ظنی و حدسی، خوبی فعلی را درک کند، این درک اعتباری ندارد و درک معتبر عقل به حساب نمیآید.
نکته دیگر این است که درکِ عقل منحصر در خوبی عدل و بدی ظلم نیست و عقل موارد زیادی را به صورت بدیهی درک میکند از جمله موارد زیر:
۱. عدالت، به معنای دادن حق افراد، حسن است و ظلم، به معنای تجاوز به حق افراد، قبیح است.
۲. راستگویی، خوب است و دروغگویی، بد است.
۳. احسان به کسی که به ما احسان کرده خوب است و بدی به کسی که به ما احسان کرده بد است.
۴. فعلِ عبث قبیح است.
۵. کمک کردن به دیگران حسن است.
بنابراین، این که برخی از معاصرین مانند مرحوم مظفّر،۱ به تبعیت از مرحوم اصفهانی۲ و مرحوم نائینی،۳ همه افعال حسن را به عدالت و همه افعال قبیح را به