155
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

الوجوب لا بد أن یثبت بأمر من الشارع فننقل الكلام إلى هذا الأمر فنقول لهم من أین تجب طاعة هذا الأمر فإن كان هذا الوجوب عقلیاً فهو المطلوب وإن كان شرعیا أیضا فلا بد له من أمر ولا بد له من طاعة فننقل الكلام إلیه وهكذا نمضی إلى غیر النهایة ولا نقف حتى ننتهی إلى طاعة وجوبها عقلی لا تتوقف على أمر الشارع وهو المطلوب. بل ثبوت الشرائع من أصلها یتوقف على التحسین والتقبیح العقلیین ولو كان ثبوتها من طریق شرعی لاستحال ثبوتها لأنّا ننقل الكلام إلى هذا الطریق الشرعی فیتسلسل إلى غیر النهایة والنتیجة أن ثبوت الحسن والقبح شرعاً یتوقف على ثبوتهما عقلاً.۱

البته، بر اساس این تقریر، عنوان دلیل مورد بحث، «عدم اثبات تبعیت از احکام دین در صورت انکار حُسن و قُبح عقلی» خواهد بود.

دلیل چهارم: اثبات‌ناپذیری نبوّت

اگر حُسن و قُبح عقلی نباشد و هر عملی بر خدا روا باشد، جایز خواهد بود خداوند معجزه را به فرد دروغ‌گو و مدعی نبوّت بدهد، راه شناخت پیامبران که معجزه است، بسته خواهد شد. استرآبادی می‌گوید: «لو لم یقبح من اللّه تعالى شی‏ء لجاز إظهار المعجزة على ید الكاذب وفیه انسداد باب إثبات النبوّة».۲

اِشکال فضل بن روزبهان به این دلیل این است که علت این که خداوند به چنین شخصی معجزه نمی‌دهد، عادت الهی است و چنین امری محال عادی است، نه این که این کار قبیح بوده است:

عدم إظهار المعجزة على ید الكذّابین لیس لكونه مقبحاً عقلاً، بل لعدم

1.. مظفّر، اصول الفقه، ج ۲، ص ۲۳۳۔۲۳۴.

2.. استرآبادى، البراهین القاطعة فی شرح تجرید العقائد الساطعة، ج ۲، ص ۳۸۴۔۳۸۵.


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
154

والقبح فیكون الدلیل وجوابه صرف دعوى ومصادرة على المطلوب لأن المستدل یرجع قوله إلى أنه یجب المدح والذم عقلاً لأنهما واجبان فی اتصاف الشی‏ء بالحسن والقبح والمجیب یرجع قوله إلى أنهما لا یجبان عقلاً لأنهما غیر واجبین فی الحسن والقبح.

به نظر می‌رسد این پاسخ ایشان اِشکال دارد. اگر اشاعره مدعی این مطلب نباشند که ما از امر و نهی شارع، حُسن و قُبح شرعی و نیز مدح و ذم شارع را کشف می‌کنیم، بلکه نام همین امر و نهی شارع را حُسن و قُبح بگذارند، هر دو تقریر استدلال دچار مشکل خواهد شد.

البته، می‌توان به اِشکال اشاعره چنین پاسخ داد که اگر مقصود شما از حُسن و قُبح شرعی، این معنا باشد، این معنا اثری ندارد و مثل این است که بگوییم امر و نهی شارع، امر و نهی شارع است. از این مطلب، حتی وجوب اطاعت از اوامر خدا هم قابل استفاده نیست. این مطلب در تقریر سوم بیان خواهد شد.

تقریر سوم: مرحوم مظفّر، پس از اِشکال و جوابی که در بالا نقل کردیم، استدلال را به نحو دیگری و بر اساس ابطال تسلسل تقریر می‌کند. او می‌گوید: اطاعت از امر و نهی خداوند به اجماع مسلمین واجب است. اشاعره این اطاعت را تنها به حُسن و قُبح شارع برمی‌گردانند. ما سؤال می‌کنیم چرا باید از اوامر شارع اطاعت کرد. اگر پاسخ دهند که خداوند امر کرده که از اوامر او اطاعت کنیم، باز سؤال می‌کنیم که چرا باید از این امر خدا پیروی کنیم. اگر حُسن و قُبح عقلی را قبول نداشته باشیم، به تسلسل مبتلا خواهیم شد. بنا‌براین، باید در نهایت، حُسن و قُبح عقلی را بپذیریم و آن پشتوانه وجوب تبعیت از اوامر خدا باشد:

والأحسن تصویر الدلیل على وجه آخر فنقول إنه من المسلم عند الطرفین وجوب طاعة الأوامر والنواهی الشرعیة وكذلك وجوب المعرفة وهذا الوجوب عند الأشاعرة وجوب شرعی حسب دعواهم فنقول لهم من أین یثبت هذا

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5234
صفحه از 207
پرینت  ارسال به