149
قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی

این حُسن و قُبح عقلی است؛ زیرا به ملائمت و منافرت و یا به کمال و نقص بر‌می‌گردد و حکم به حُسن و قُبح به جهت این دو ملاک عقلی است و حتی می‌توان مطلب دیگری گفت بدین صورت که بگوییم این‌جا یک عرف عام شکل گرفته است و سبب شده است تا این جزم و یقین مشترک میان همه مردم به این حکم صادر شود. در نتیجه، این استدلال از محل نزاع خارج است:

هذا الحسن وهذا القبح ممّا لا نزاع فیه بأنّهما عقلیان؛ لأنّهما یرجعان إلى الملاءمة والمنافرة، أو الكمال والنقص. على إنّه قد یقال: جاز أن یكون هناك عرف عامّ هو مبدأ لذلك الجزم المشترك وبالجملة: هو من إقامة الدلیل فی غیر محلّ النزاع واللّه تعالى أعلم.۱

مرحوم مظفّر در پاسخ به این اِشکال می‌گوید: ملائمت و منافرت سبب حب و بغض است نه سبب حُسن و قُبح عقلی. افزون بر این‌که بسیاری از صفات کمال و نقص مثل احسان کردن و بدی کردن خودشان از افعال حقیقی هستند و حُسن و قُبحشان منوط به ویژگی وصفیتش، یعنی کمال و نقص بودنشان نیست و اگر در این مرحله کسی به حسن احسان و قبح اسائه حکم کند، مطلوب حاصل شده و در واقع، اقرار به مطلب کرده‌اند.

قد عرفت فی اوّل المطلب أنّ الملائمة والمنافرة جهتان تقتضیان الحبّ والبغض والرضا والسخط، لا الحسن والقبح العقلیین، فلا معنى لعدّهما من معانی الحسن والقبح وعرفت أنّ كثیرا من صفات الكمال والنقص، كالإحسان والإساءة أفعال حقیقیة والحسن والقبح فیها لا یناطان بلحاظ الوصفیة، فإذا أقرّ الخصم بحسن الإحسان وقبح الإساءة فقد تمّ المطلوب.۲

این دلیل را می‌توان توضیحی برای دلیل اوّل و بداهت حُسن و قُبح، دانست.

1.. به نقل از مظفّر، ‏دلائل الصدق، ج ۲، ص ۴۴۲.

2.. مظفّر، ‏دلائل الصدق، ج ۲، ص ۴۴۵.


قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
148

قبیح بودن عبث به جهت آن است که مشتمل بر مفسده است نه این‌که آن را متعلق مدح و ذم نماید. او در پاسخ به این اِشکال می‌گوید: محل کلام در حُسن و قُبح، مشروط به مفسده و مصلحت نیست. اساساً حُسن و قُبح به معنای مصلحت و مفسده، یعنی موافقت و مخالفت با غرض، خارج از بحث است. قبح عبث، حتی اگر هیچ مفسده و مصلحتی را فرض نکنیم، امری بدیهی است:

لیت شعری أكان محلّ الكلام فی حسن الأفعال وقبحها عقلاً مشروطاً بأن لا تكون فیها مصلحة ومفسدة حتّى یقول: إنّ قبح العبث لكونه مشتملا على مفسدة؟! ومنشأ اشتباهه أنّه رأى أصحابه یعبّرون عن ملاءمة الغرض ومنافرته بالمصلحة والمفسدة، فتخیل ذلك ولم یعلم أنّهم إنّما جعلوا الحسن والقبح - اللذین بمعنى الملاءمة والمنافرة والمصلحة والمفسدة - خارجین عن محلّ النزاع؛ لا أنّه یشترط فی محلّ النزاع عدم المصلحة والمفسدة فی الفعل واقعا. على إنّ قبح العبث ضروری وإن لم یشتمل على مفسدة، بل لو اشتمل علیها لم یثبت القبح عندهم بمعنى المنافرة للغرض، إذ لا غرض للعابث، فیلزم أن لا یقبح العبث عندهم وقد أقرّوا بقبحه!۱

یکی دیگر از موارد حکم بدیهی عقل این است که انسان میان کسی که به او خوبی می‌کند و کسی که به او بدی می‌کند فرق می‌گذارد و اولی را مدح و دومی را مذمّت می‌کند. تشکیک در این حکم عقل، مکابره است:

إن الضرورة قاضیة بالفرق بین من أحسن إلینا دائما وأساء إلینا دائما وحسن الأول وذمّ الثانی وقبح ذمّ الأول ومدح الثانی والمشكك فی ذلك مكابر.۲

فضل بن روزبهان به این استدلال، اِشکال کرده و می‌گوید: شکی در این نیست که

1.. مظفّر، ‏دلائل الصدق، ج ۲، ص ۴۲۶.

2.شبّر، حق الیقین فی معرفة أصول الدین‏، ص ۸۵؛ مظفّر، ‏دلائل الصدق، ج ۲، ص ۴۴۲.

  • نام منبع :
    قاعده کلامی حُسن و قُبح عقلی
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5269
صفحه از 207
پرینت  ارسال به