فراوان درخواست معجزات دیگری داشتند و معجزات پیامبران را دلیل روشن نمیدانستند. قرآن مجادلات کافرانی را که از آنها به عنوان شاک یاد کرده، ضمن فرازهایی توضیح داده است:
(قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا؛۱
گفتند ای صالح تو پیش از این مایه امید ما بودی آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند نهی میکنی).
(جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ في أَفْواهِهِمْ وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ؛۲
پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند ما به آنچه شما فرستاده شدهاید کافریم).
(قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا تُريدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبينٍ؛۳
آنها گفتند شما انسانهایی همانند ما هستید میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند بازدارید شما دلیل و معجزه روشنی برای ما بیاورید).
(أَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنا؛۴
آیا از میان همه ما قرآن تنها بر او (محمد) نازل شد).
(قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً؛۵
گفتید هرگز خداوند بعد از او پیامبری مبعوث نخواهد کرد).