میشود، نظریه پیشنمونه است. بر اساس نظریه پیشنمونه، افراد و معانی مختلف یک واژه در نشانگر بودن واژه در یک سطح نیستند. برخی از افراد و معانی در مقایسه با سایر افراد و معانی برای واژه نمایندگی بیشتری از خود نشان میدهند. به عبارت دیگر، در میان تمام افراد و مصادیق یک واژه، برخی نمونههای اولیهاند و سایر مصادیق از گسترش آن نمونهها به دست آمدهاند.
مقولات و معانی پیشنمونهای ویژگیهایی دارند که در شناخت پیشنمونه کمک میکنند. پیشنمونه در حقیقت امری ذهنی و انتزاعی است که ویژگیهایی را در بر میگیرد که یک مقوله را به طور روشن نشان میدهد. بنابراین، پیشنمونه مهمترین و مرکزیترین ویژگیهای اعضای یک مقوله را در بر میگیرد. زبانشناسان شناختی استدلال کردهاند که امر انتزاعی باید نمونه عینی و واقعی در جهان خارج داشته باشد.۱
در میان معانی و افراد یک واژه، برخی نمایندگی بیشتری برای یک مفهوم دارند. به عبارت دیگر، در میان معانی یک واژه ممکن است یک یا دو معنا نمایندگی بیشتری بروز دهند و سایر معانی از گسترش آن نمونهها به دست آیند. معناشناسان شناختی برای به دست آوردن پیشنمونه، معمولاً ویژگیها و شرایط لازم و کافی یک واژه را برمیشمارند. سپس با ملاکهایی که برای تعیین معنای پیشنمونه بیان شده،۲ مختلف را بررسی میکنند. معنایی که بیشترین ویژگیها