آنها قابل بررسی است. برای مثال، در تمام آیاتی که سخن از شک به میان آوردهاند، از حرف جر «فی» استفاده شده است. این نشان میدهد که قرآن برای شناساندن معنای شک از ساختار حرف جر «فی» و معنای ظرفیت بهره برده و سایر حروف جر را استعمال نکرده است، بنابراین نمابرداری این ساختار در مورد مفهوم شک باید بررسی شود. بسیاری از تفاسیر به این موضوع توجه کردهاند. این تفاسیر در ذیل آیه زیر این نکته را بیان کردهاند که ساختار ظرفیت در این آیه نشاندهنده احاطه شک بر نفوس کافران است:
(وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها في شَكٍ وَ رَبُّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفيظٌ؛۱
او سلطه بر آنان نداشت جز براى اينكه مؤمنان به آخرت را از آنها كه در شکاند باز شناسيم؛ و پروردگار تو، نگاهبان همه چيز است).
برای مثال ابنعاشور در تعلیل اینکه چرا در آیه «فی» به کار رفته، آورده است: «و جیء بحرف الظرفية للدلالة على إحاطة الشک بنفوسهم»۲. همچنین در تفسیر روح المعانی آمده است که «و نون شكّاً للتقليل و أتى بفی إشارة إلى أن قليله كأنه محيط بصاحبه».۳ تفاسیر دیگری نیز بر معنای احاطه تأکید کردهاند.۴ به عبارت دیگر، هر یک از تفاسیری که در معنای شک ظرفیت توجه داشتهاند، شک را به معنای فضایی در نظر گرفتهاند که انسان کافر درون آن قرار دارد و شک از همه طرف وی را احاطه کرده است. ترسیم مسیرپیما و مرزنمای این تحلیل از ظرفیت را میتوان به شکل زیر نشان داد: