رمضان در عبارتی میآید، این واژه دارای حوزه شناختی یا ذهنی است که مصادیق آن دوازده ماه قمری دیگر، چون محرم، صفر، ربیع الاول، است که از میان این نامها رمضان خارج میشود و در عبارت جای میگیرد. از آنجا که مخاطب با ماههای قمری آشنایی کامل دارد، بهسادگی مفهوم رمضان را در عبارت درک میکند و حتی آن را با ویژگیهای دیگری میشناسد، مثل اینکه چندمین ماه قمری است یا چه ویژگیهایی دارد. این موضوع سبب میشود تا واژه رمضان برای وی، در مقایسه با کسی که حوزه شناختی ماه رمضان را نمیشناسد، مفهومی کاملاً ممتاز باشد. بنابراین، هر مفهومی در عبارت، نمایی از حوزه شناختی مربوط به خود به شمار میآید که حوزه شناختی بستر یا پایه آن را تشکیل میدهد.۱ به این دلیل بسیار ساده، برای مشخصکردن معنای یک عبارت باید ابتدا حوزه شناختی آن را تشخیص داد. حوزه شناختی یک نما در حقیقت متشکل از افراد و مصادیقی است که با نما در یک ویژگی لازم اشتراک دارند؛ برای مثال ماههای رجب، شعبان و سایر ماههای قمری، اعضای دیگر حوزه شناختی رمضان را تشکیل میدهند.
در نمابرداری واژه شک در قرآن ابتدا باید حوزه شناختی شک یا پایه مفهوم شک در قرآن شناسایی شود. بنابراین، نخست حوزه شناختی شک در قرآن را بررسی میکنیم.
حوزه شناختی شک در قرآن
در معرفتشناسی معاصر، شک را مرتبه نازل معرفت به شمار میآورند. بنابراین، حوزه شناختی آن شامل شک، ظن، قطع و یقین خواهد بود. بیشتر لغتدانان و معرفتشناسان نیز شک را به معنای تردید در دو احتمال - به طور