انگارههای شناختی آرمانی
نظریه دیگری که در مقولهبندی شناختی وجود دارد، نظریه انگارههای شناختی ایدئال است. بر اساس این نظریه، مقولات در حقیقت با انگارههای شناختی آرمانی ارتباط دارند و معنای واژهها به صورت آرمانی درک میشوند. انگارهها در حقیقت بازنمودهای ذهنی پایداریاند که نظریههایی درباره جهان ارائه میدهند.۱ در نظریه انگارههای شناختی آرمانی نیز پیشنمونه نقش اصلی را برعهده دارد؛ اما پیشنمونه از طریق ایجاد رابطه میان چند انگاره شناختی و به وجود آمدن یک برداشت خوشهای به دست میآید. بنابراین، نظریه انگاره شناختی آرمانی دارای اصول زیر است:
- انگارههای آرمانی دارای پیشنمونهاند؛
- الگوهای شناختی به صورت انگارههای خوشهای هستند؛
- پیشنمونه از میان الگوهای شناختی انتخاب میشود و همان الگوی شناختی مهمتر است؛
- پیشنمونه الگوهای شناختی الزاماً با واقع هماهنگ نیست.
ملاکهای تعیین پیشنمونه در الگوهای شناختی آرمانی
پیشنمونهها در نظریه انگاره شناختی آرمانی بر اساس موارد زیر مشخص میشوند:
- کلیشههای اجتماعی: مراد از کلیشههای اجتماعی تعریفها و نگاهی است که جامعه در مورد یک واژه دارد.
- محیط اطراف: راه دیگر به دست آوردن پیشنمونه محیط زندگی است؛ برای مثال، در جایی که گنجشک فراوان است مردم آن منطقه این پرنده را پیشنمونه پرنده معرفی میکنند.