(وَ لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ؛۱
و اگر ببينى مجرمان را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده، مىگويند: «پروردگارا، آنچه وعده كرده بودى ديديم و شنيديم. ما را بازگردان تا كار شايستهاى انجام دهيم؛ ما (به قيامت) يقين داريم»).
کافرانی که در این آیه از آنان سخن رفته، باور خود را مبتنی بر سمع و بصر کردهاند. در این آیه نیز استدلال عقلانی دخالتی در یقین ندارد؛ اما اعتقاد در معنای یقین وجود دارد و این اعتقاد مستقیماً بر سمع و بصر استوار شده است. یقین به معنای اعتقاد در آیه زیر نیز دیده میشود:
(أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ؛۲
آيا آنها حكم جاهليت را (از تو) مىخواهند؟ و چه كسى بهتر از خدا براى قومى كه اهل يقين هستند حكم مىكند؟).
در این آیه عنصر معرفت در یقین برجسته نیست، بلکه یقین در آیه در معنای اعتقاد و باور به خدا نما شده است. بنابراین، در لایهای دیگر، فقط اعتقاد در معنای یقین برجسته میشود.
در آیه ۴ سوره بقره یقینداران کسانی به شمار آمدهاند که از ویژگیهای نفسانی و مثبتی نظیر ایمان، هدایت و تقوا برخوردارند:
(وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛
و آنان كه به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين) نازل شده، ايمان مىآورند؛ و به رستاخيز يقين دارند).