277
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

واقعیت باشد یا نه. این قسم از یقین را یقین روان‏شناختی نامیده‏اند.۱ این تقسیم‏بندی در حقیقت کاربردهای گوناگون یقین را نشان می‏دهد.

مراتب یقین

در بسیاری از آثار تفسیری، عرفانی و اخلاقی با استفاده از قرآن سه مرتبه برای یقین در نظر گرفته شده است: علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین. قرآن این سه را بدون هر‏گونه طبقه‏بندی ارائه کرده است و دانشمندان علوم مختلف یک طبقه‏بندی از آن ارائه کرده‏اند. خواجه نصیر الدین طوسی علم الیقین را دانستن یقین، عین الیقین را ذات و حقیقت یقین و حق الیقین را درستی یقین معنا کرده است؛۲ اما تعریف مشهورتری از این مراتب میان دانشمندان اخلاق و عرفان وجود دارد که آن هم از خواجه طوسی نقل شده است:

و یقین را مراتب است و در تنزیل، علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین آمده است... و در مثل آتش... مشاهده هرچه در نظر آید به توسط نور آتش به مثابت علم الیقین است، و معاینه جرم آتش که مفیض نور است بر هرچه قابل اضائت باشد به مثابت عین الیقین، و تأثیر آتش در آنچه بدو رسد تا هویت او محو کند و آتش صرف ماند، حق الیقین.۳

در تفسیر علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین عبارت‏های بسیار متفاوتی از اندیشمندان اسلامی دیده می‏شود. بر خلاف تفسیر برخی از مفسران در حق

1.. نک: حسین‏زاده، معرفت لازم و کافی در دین، ص۳۰ ـ ۳۲.

2.. خواجه نصیر الدین طوسی، اخلاق محتشمی، ص۵۶۸.

3.. خواجه نصیرالدین طوسی، اوصاف الاشراف، ص۷۷ - ۷۸. این تحلیل، با عبارت‏هایی نزدیک به هم، در بسیاری از کتب اخلاقی دیده می‏شود؛ برای نمونه نک: عزالدین کاشانی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، ص۷۵؛ عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین (شرح قاسانی)، فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۱، ص۲۸۰.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
276

به این ترتیب در دانش اصول فقه می‏توان برای یقین سه جهت برشمرد: صفت قائم به نفس، کشف از معلوم و جریان عمل بر طبق آن؛۱ اما مرحوم نایینی جهت معرفت‏شناختی در معنای یقین را تقویت و با معنای روان‏شناختی مخالفت کرده است. به عبارت دیگر، معنای یقین را در روایت «لا تنقض الیقین بالشک» کشف از واقع دانسته که تأکید بر جهت معرفتی یقین است. بنا بر این دیدگاه، یقین مفهومی صرفاً معرفت‏شناختی - کشف واقع - است و در مفهوم آن نباید هیچ جنبه روان‏شناختی در نظر گرفت. در این معنای معرفت‏شناختی نیز برخی یقین را کشف تام، ظن را کشف ناقص و شک را غیر کاشف برشمرده‏اند.۲ البته این دسته توضیح نداده‏اند که چگونه کشف که مفهوم بسیطی به شمار می‏آید می‏تواند متصف به تام و ناقص گردد. این معنای از یقین البته دقیقاً همان معنای علم است. بدین ترتیب در این معنا علم و یقین مترادف در نظر گرفته شده‏اند.

یقین اخص، خاص و عام

برخی از معرفت‏شناسان نوعی تقسیم‏بندی از یقین ارائه کرده‏اند و بر اساس آن یقین را به یقین بالمعنی‏الاخص، یقین بالمعنی الخاص و یقین بالمعنی‏الاعم تقسیم و مراد از یقین بالمعنی‏الاخص را «اعتقاد جازم صادق ثابت» عنوان کرده‏اند؛ یقین در این معنا دارای سه مؤلفه خواهد بود: نخست اعتقاد، مطابقت با واقع، که همان مؤلفه صدق را نشان می‏دهد، و زوال‏ناپذیری اعتقاد، که بیانگر مؤلفه ثبوت است. در یقین بالمعنی الخاص مؤلفه ثبوت اعتقاد یا زوال‏ناپذیری کنار گذاشته می‏شود و این یقین مطلق اعتقاد جزمی مطابق با واقع را در بر می‏گیرد. یقین بالمعنی‏الاعم نیز شامل مطلق اعتقاد جازم است؛ مطابق با

1.. منصوری، البیان المفید فی شرح الحلقة الثالثة من حلقات علم الاصول، ج۱، ص۱۵۸.

2.. فاضل موحدی لنکرانی، دراسات فی الاصول، ج۴، ص۱۱۹.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18191
صفحه از 416
پرینت  ارسال به