259
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

ندارد. البته حجیت آن شخصی است و قابلیت تسری به دیگران را ندارد.

آیاتی از قرآن که دلالت می‏کنند که کافران برای انکار قیامت به ظن استناد کرده‏اند نیز در حقیقت ادعای خلاف واقع آنان را بیان می‏کنند؛ به این صورت که کافران می‏خواستند بگویند که قیامت را انکار می‏کنیم و یقین به عدم وقوع آن داریم، اما دلیل ما نوعی نیست. آنان ادعا می‏کردند که این اعتقاد یقینی است و قرآن نیز بر عدم حجیت چنین یقینی با آنان به مخاصمه برنخاست، بلکه آنان را در چنین ادعایی دروغ‏گو خواند. به بیان دیگر، اگر آنان واقعا چنین یقینی حاصل کرده بودند، قرآن از آنان می‏پذیرفت؛ اما آنان چنین معرفتی حاصل نکرده بودند، بلکه بر این ادعا هیچ دلیلی نداشتند، نه دلیل نوعی و نه دلیل شخصی. در واقع یک حالت نفسانی وجود نداشته که یقین معرفت‏شناختی یا روان شناختی در آنان ایجاد کند، بلکه آنان یا دلیل نداشتند یا از هوای نفس پیروی می‏کردند.

جمع‏بندی: ارزش معرفت شناختی ظن

ظن در قرآن با دو مصداق عدم العلم (شک) و اعلی العلم (یقین) استعمال شده است. به بیان دیگر، برخی از مصادیق ظن هیچ‏گاه ارزش معرفت‏شناختی ندارند؛ به این بیان که نه اطلاعی از واقع به دست می‏دهند و نه از حجیت برخوردارند، نه حجیت ذاتی و نه حجیت جعلی. دسته‏ای دیگر از ظنون ارزش معرفت‏شناختی شخصی دارند. بر این اساس، ظن در قرآن دارای ارزش معرفت‏شناختی نوعی نیست. این به آن معنا نیست که این دسته از ظنون از دیدگاه شارع معتبر نیستند، بلکه از دیدگاه قرآن این ظنون بالاترین ارزش معرفت‏شناختی را در میان مراتب معرفت به خود اختصاص می‏دهند؛ اما معرفت حاصل از دلیل و اماره این ظنون قابلیت عمومی‏سازی ندارد و


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
258

خلاف می‏دهد، به شدت آن را انکار می‏کند. از آنجا که چنین ظنی از همان ملاک یقین برخوردار است، معتبر خواهد بود، حتی اگر با واقع مطابقت نداشته باشد؛ چراکه در حقیقت این ظن نوعی یقین شخصی است و یقین شخصی برای خود فرد معتبر است. حجیت یقین شخصی را نمی‏توان به دیگران تسری داد؛ اما برای خود فرد اعتبار دارد و قرآن نیز اعتبار این ظنون را به رسمیت می‏شناسد. در این حجیت تفاوتی میان اصول اعتقادات و احکام فرعی نیست.

حجیت ظن قرآنی در اصول اعتقادات

بر اساس نظر مشهور، ظن در اصول اعتقادات حجت نیست. دلیلی که علما برای عدم حجیت ظن در اصول اعتقادات ارائه کرده‏اند این است که در اصول نیاز به یقین داریم و ظن یقین‏آور نیست:

قد اختلف المتكلمون في أنه هل يشترط في العقائد الإيمانية العلم اليقيني أم يكفي الظن القوي، و يقرب من ذلک الخلاف في انه هل يجب ذلک بالدليل أم يكفي فيه التقليد؛ و ظاهر الأكثر الأول، بل حكي الإجماع عليه للآيات و الأخبار الدالة على النهي عن متابعة الظن، فإن شمولها لأصول الدين متيقن، و لو لم يكن إلا قوله تعالى: (إِنَّ الظَّنَ‏ لا يُغْنِي‏ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً).۱

با توجه به آنچه در مورد معنای ظن در قرآن بیان شد، مصداقی از ظنون در قرآن یقین به شمار می‏روند، با این تفاوت که این یقین از منابع متعارف حاصل نمی‏شود؛ اما حصول یقین ظنی از حالات نفسانی خللی بر یقینی بودن آن وارد نمی‏سازد. بنابراین، اگر در مورد امری اعتقادی، مانند خداشناسی، ظنی حاصل شود که تکیه بر امور نفسانی دارد، از حجیت برخوردار خواهد بود و اینکه دلیل این قطع امری نامتعارف شمرده می‏شود، دخالتی در حجیت یا عدم حجیت آن

1.. شبر، حق الیقین فی اصول الدین، ص۵۷۱.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18181
صفحه از 416
پرینت  ارسال به