249
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

اگر دلیل یا اماره ظن در نزد شارع معتبر نباشد، حجیت شخصی نیز نخواهد داشت. این دسته از ظنون در آیات بسیاری دیده می‏شوند که برای نمونه می‏توان دو آیه زیر را شاهد آورد. در این دو آیه دلیلی که قابلیت استناد داشته باشد از متعلَّق ظن نفی شده است:

(وَ إِنَّ الَّذينَ اخْتَلَفُوا فيهِ لَفي‏ شک مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إلَّا اتِّباعَ الظَّنِ‏ وَ ما قَتَلُوهُ يَقيناً؛۱

و کسانی که در مورد قتل او اختلاف کردند از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می‏کنند و قطعاً او را نکشتند).

(سَيَقُولُ الَّذينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَتَّبِعُونَ إلَّا الظَّنَ‏؛۲

بزودی مشرکان و برای تبرعه خویش می‏گویند: «اگر خدا می‏خواست نه ما مشرک می‏شدیم و نه پدران ما و نه چیزی را تحریم می‏کردیم کسانی که پیش از آنها بودند نیز همین گونه دروغ می‏گفتند و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند، بگو: «آیا دلیل روشنی بر این موضوع دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید. شما فقط از پندارهای بی‏اساس پیروی می‏کنید»).

بنابراین، ظنون در قرآن هیچ‏گاه معرفتی نوعی به شمار نیامده‏اند و دقیقاً به همین دلیل قابلیت استدلال و اشتراک با دیگران را ندارند. حتی در جایی که قرآن ظن را به گروهی نسبت می‏دهد،۳ این نسبت گروهی دلالت بر نوعی بودن

1.. سورۀ نساء، آیۀ ۱۵۷.

2.. سورۀ انعام، آیۀ ۱۴۸.

3.. مراد آیاتی‏اند که از ظن با صیغه جمع تعبیر آورده‏اند، نظیر (وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ ٱلْحَقِّ ظَنَّ ٱلْجَاهِلِيَّةِ)؛ سوره آل‏عمران، آیه ۱۵۴.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
248

الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ‏ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛۱

آن‏گاه كه از طرف بالا و پايين (شهر)تان به شما روى آوردند، و آن‏گاه كه چشم‏ها (از غايت ترس مانند چشم غش‏زدگان) كج شد و دل‏ها به حنجره‏ها رسيد و به خداوند گمان‏هاى ناروا مى‏برديد).

حالت نفسانی می‏تواند بر اثر قرار گرفتن در یک شرایط روحی و روانی نیز ایجاد شود؛ چنانکه در آیات زیر اشاره شده است:

(تَظُنُ‏ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ؛۲

مى‏دانند كه مورد عذابى كمرشكن (يا داغى آتشين بر بينى) قرار خواهند گرفت).

(وَ ظَنَ‏ أَنَّهُ الْفِراقُ؛۳

و دانست كه آن (زمان، زمان) جدايى (از دنيا) است‏).

در غیر این صورت، یعنی در صورتی که حالت روانی در انسان به واسطه وجود یک امر تکوینی ایجاد نشده باشد، متعلَّق ظن قابل احتجاج نیست و فقط در صورتی می‏تواند حجیت شخصی داشته باشد. که از اماره شخصی معتبر - در نزد شارع - برخوردار باشد. نمونه این دسته از ظنون را می‏توان در آیه زیر مشاهده کرد:

(الَّذينَ يَظُنُّونَ‏ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ؛۴

آنان كه مى‏دانند (بالاخره) ديداركننده پروردگار خويش خواهند بود و حتما به سوى او بازمى‏گردند).

1.. سوره احزاب، آیه ۱۰.

2.. سوره قیامت، آیه ۲۵.

3.. سوره قیامت، آیه ۲۸.

4.. سوره بقره، آیه۴۶.

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18496
صفحه از 416
پرینت  ارسال به