مغالطه کافران، قیامت را متعلَّق یقین و دلیل نوعی بیان میکند و در حجیت داشتن یا نداشتن چنین ظنی با آنان به محاجه برنمیخیزد.
در آیات دیگری با وجود اینکه از ظن معنای علمی و یقینی برداشت نمیشود، افراد اثر سکون نفس را در خود حفظ کردهاند. این موارد را باید مصداق جهل مرکب دانست؛ از جمله:
(وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ؛۱
و ذالنون [یونس] را (به یادآور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها(ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا)، جز تو معبودی نیست. منزّهی تو من از ستمکاران بودم).
بر اساس این آیه، یونس نبی بر اساس ظن خود اقدام میکند و بر متعلَّق ظن خود (أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ) سکون مییابد؛ اما خداوند این سکون را به رسمیت نمیشناسد و یونس را گرفتار میسازد. این آیه از موارد جهل مرکب شمرده میشود و به دلیل ظن بازمیگردد. امارهای که بر اساس آن چنین ظنی حاصل شده و به سکون نفس انجامیده، مخدوش میشود.
جمعبندی
با بررسی آیات قرآن مشخص میشود که در برخی از آیات حالت روانی (سکون نفس) را اثر ظن دانسته است؛ اما در آیات دیگر چنین اثری دیده نمیشود. حال آیا باید حالت روانی (سکون نفس) در پیش نمونه ظن لحاظ شود؟ به نظر میرسد میتوان ملاک حالت روانی را از مؤلفههای نمونه اولیه به