213
معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)

در بخش دوم اما ظن با «ال» و به صورت معرفه نمابرداری شده است. این نمابرداری نشان می‏دهد که در بخش دوم ظن معرفه به «ال» عهد ذکری است. دلیل معهود ذهنی بودن «ال» در این بخش را می‏توان دو چز دانست: یکی ذکر شدن ظن در بخش اول و دیگری اینکه می‏توان به جای ظن در بخش دوم ضمیری آورد که به ظن پیشین باز‏گردد. در نهایت با این تحلیل آیه چنین معنا می‏شود که بیشتر آنان جز از ظن - عدم العلم - پیروی نمی‏کنند و چنین ظنی انسان را از حق بی‏نیاز نمی‏کند. بنابراین، این سخن که آیه به طور کلی ظنون را غیر معتبر به شمار آورده است و نیز اینکه ظن به معنای احتمال راجح باشد، به چالش کشیده می‏شود۱. بر این اساس، ظن در این آیه نه اعتقاد جازم است، نه اعتقاد آمیخته با شک، نه اعتقاد مخطئ و نه ظن اکتفایی، یعنی دلیل راجح؛ در واقع، ظنی که در این آیه نما شده، اساساً اعتقاد نیست و از مصادیق ظن بدون دلیل علمی و تلاش فکری و عقلی به شمار می‏آید. این ساختار در آیه دیگری نیز تکرار شده که بخش اول آن با آیه قبل کمی اختلاف دارد:

(وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إلَّا الظَّنَ‏ وَ إِنَّ الظَّنَ‏ لا يُغْني‏ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً؛۲

آنها هرگز به این سخن دانشی ندارند تنها از گمان بی‏پایه پیروی می‏کنند با اینکه گمان هرگز انسان را از حق بی‏نیاز نمی‏کند).

مسیرپیما و مرزنما در این آیه همان مسیرپیما و مرزنمای آیه قبل است. تنها تفاوت این آیه با آیه قبل در این نکته است که در بخش اول ظن، بر خلاف آیه

1.. علمای نحو نشانه «ال» استغراق را جانشین شدن واژه کل به جای ال می‏دانند که چنین شاهدی در مورد ظن در قرآن جایگاهی ندارد. به دلیل اینکه اگر در این آیه کل را جانشین ال ظن کنیم به این معنا خواهد بود که تمام ظنون این ویژگی را دارند که انسان را از حق بی‏نیاز نمی‏کنند؛ در حالی که برخی از مفسران اذعان کرده‏اند که برخی از ظنون اعتقاد جازم‏اند و با حق انطباق دارند (نک: علیدوست و دیگران، مغنی الادیب، ج۱، ص۳۰؛ ابن‏عاشور، التحریر و التنویر، ج۱۱، ص۸۰).

2.. سوره نجم، آیه ۲۸.


معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
212

مرزنما قرار گرفته است. در هر دو بخش هم مسیرپیما و هم مرزنما نما شده‏اند. ساختار جمله در بخش اول ساختار نفی و استثنا و در بخش دوم ساختار معلوم است. بر اساس بخش اول آیه - و آیات پیشین - اکثر فاسقان از ظن پیروی می‏کنند. بنابراین، پیروی از ظن از ویژگی‏های فاسقان است. ساختار نفی و استثنا، که دلالت بر حصر می‏کند، نشان می‏دهد که کافران به دنبال یافتن علم نیستند. ظن در این بخش البته به صورت نکره نمابرداری شده است، نه به صورت معرفه (الظن). این نکته نشان می‏دهد که مراد از این ظن، نه جنس ظن و استغراق است - به جهت نیاز به ال استغراق - و نه ظن خاص، بلکه آیه بر آن است که اعلام کند فاسقان در باب شریک قائل شدن برای خداوند از هرگونه ظنی پیروی می‏کنند. با توجه به اینکه ظن در قرآن دارای دو فرد مصداقیِ عدم العلم و اعلی العلم است، مراد از ظن در این بخش را باید عدم الدلیل دانست؛ یعنی آیه در مقام بیان این است که فاسقان برای خداوند شریک قائل می‏شوند بدون دلیل، نه دلیل راجح.۱ استفاده از لفظ فاسق برای این دسته از کافران شاهد دیگری بر بی‏مبالاتی فاسقان است و نشان می‏دهد چنین نبوده که کافران پس از تلاش فکری و دست‏یابی به احتمالات مختلف، احتمال راجح را پسندیده و بر اساس آن به وجود شریک برای خداوند حکم کرده باشند، بلکه به سبب فسقشان، بدون دلیل - چه احتمال راجح و چه علم - برای خداوند قائل به شریک شده‏اند.

1.. این نظر برخلاف نظر بیشتر مفسران است، نظیر ابن‏عاشور که می‏نویسد: «و ظَنًّا منصوب على المفعولية به ل يَتَّبِعُ‏. و لما كان الظن يقتضي مظنونا كان اتباع الظن اتباعا للمظنون أي يتبعون شيئا لا دليل عليه إلّا الظن، أي الاعتقاد الباطل و تنكير ظَنًّا للتحقير، أي ظنا واهيا و دلت صيغة القصر على أنهم ليسوا في عقائدهم المنافية للتوحيد على شي‏ء من الحق ردا على اعتقادهم أنهم على الحق» (ابن‏عاشور، التحریر و التنویر، ج۱۱، ص۸۱).

  • نام منبع :
    معناشناسی مراتب معرفت در قرآن (با تأکید بر روش معناشناسی شناختی)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1398
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18610
صفحه از 416
پرینت  ارسال به