(إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً) الحق هو الثابت الذي لا ريب فى ثبوته و تحققه، أي إن الشک لا يقوم مقام اليقين في شىء و لا ينتفع به حيث يحتاج إلى اليقين و خلاصة ذلک إن الظن لا يجعل صاحبه غنيّا بعلم اليقين فيما يطلب فيه ذلک كالعقائد الدينية، و بهذا تعلم أن إيمان المقلد غير صحيح.۱
مؤلف التحریر و التنویر ظن موجود در این آیه را اعتقاد آمیخته با شک میداند:
ظن بر مراتب ادراک اطلاق میشود. بنابراین، بر اعتقاد جزمی که با شک آمیخته نباشد، اطلاق میشود و همچنین بر اعتقاد آمیخته با شک نیز اطلاق میشود و روشن است که در دومی حقیقت است و در اولی مجاز و گاهی بر اعتقاد اشتباه ظن اطلاق میشود و گاهی بر ظن حصیبی. و همین معنا در نزد علمای اصول دین و اصول فقه مصطلح شده است و آن علمی است که مستند به دلیل راجح باشد با احتمال ضعیفی از خطا؛ و این ظن مناط تکلیف در فروع شریعت است. وجه جمع میان این معانی متعارض این است که هر یک از این معانی در مورد سزاوار خودش اعمال شود، به حسب سیاق و مقام کلام. بنابراین، آنچه در اینجا بر (إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً) حمل میشود، این است که علم آمیخته با شک در اثبات حق مطلوب انسان را بینیاز نمیگرداند و حق آن چیزی است که در آن جزم و یقین از طریق علومی که با دلیل عقلی به دست میآیند، مطالبه میشود.۲
با توجه به نمابرداری صورت گرفته از ظن در این آیه میتوان گفت این آیه از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول «ظَنًّا» مرزنما است و «أَكْثَرُهُمْ» مسیرپیما و در بخش دوم «الظَّنَ» در جایگاه مسیرپیما و «الْحَقِّ» در جایگاه