آمده است. به این ترتیب نمایی که این آیات از ظن به تصویر میکشند، خلاف علم بودن، خلاف واقع بودن و خلاف حجت بودن است؛ اما این تمام نمای ظن نیست. آیاتی دیگر، دقیقاً نمایی متناقض از ظن را متبلور میسازند. در نماسازی دسته دوم آیات، ظن با واقع مطابقت دارد:
(وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها وَ لَمْ يَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً؛۱
و گنهكاران آتش (دوزخ) را مىبينند و يقين مىكنند كه با آن درمىآميزند و هيچ گونه راه گريزى از آن نخواهند يافت).
(وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْليسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إلَّا فَريقاً مِنَ الْمُؤْمِنين؛۲
به يقين ابليس گمان خود را درباره آنها محقَق يافت كه همگى از او پيروى كردند، جز گروه اندكى از مؤمنان).
این دسته از آیات مطابق با واقع بودن دستکم برخی از ظنون را تأیید میکنند، اگرچه تصریح بر چنین امری ندارند. بنا بر این آیات، مجرمان پس از رؤیت آتش یقین میکنند که وارد آن خواهند شد و قرآن نیز خلاف این نظر را بیان نمیکند. در آیه دوم، ظن ابلیس بر اینکه بیشتر انسانها از وی تبعیت خواهند کرد، موافق با واقع درآمده است و نشان میدهد ممکن است ظن خلاف واقع نباشد.
ظن نوعی و ظن شخصی در نمابرداری قرآنی
آیات تا چه اندازه در شناخت ماهیت ظن دخالت دارند؟ این دو دسته آیات نشان میدهند که برخی از ظنون واقعنمایند و برخی واقعنما نیستند، برخی پرده از حقیقت برمیدارند و برخی بر حقیقت پرده میافکنند؛ اما هیچگاه بیان